𝒄𝒉𝒊𝒍𝒅𝒉𝒐𝒐𝒅 𝒍𝒐𝒗𝒆⁷⁸
𝒄𝒉𝒊𝒍𝒅𝒉𝒐𝒐𝒅 𝒍𝒐𝒗𝒆⁷⁸
chapter②
دستشو دور کمرم حلقه کرد....
حداقل اینطور میتونسم کمی از نبود آجوما رو تحمل کنم......
سرمو از تو بغلش بیرون کشیدم و با چشمای اشکی و نگران بهش خیره شدم.....
ات: صبر کن ببینم... تو روی زخم بخیت خوابیدی؟*نگران*
کوک: من خوبم*خنده*
به زور برش گردوندم و پتو رو روش کشیدم
ات: گشنت نیست؟
کوک: نه تو چی تو غذا نخوردی؟
ات: نه منم گشنم نیست فقط یکم خستم*بی حال*
خسته بودم خیلی چشام رو بستم و توی ثانیه اول بی هوش شدم....
ویو کوک
آخه چطور تونستم این فرشته کوچولو را از پدر مادرش جدا کنم؟ من یه آدم عو عوضیام که فقط برای شهرت، کار و پولم دزدیدمش...
چرا؟...
چرا این کارو کردم مگه این فرشته چیکار کرده بود؟
ات... من... من واقعا متاسفام
ببخشید اصلاً تقصیر من بود اصلاً پدر خوبی نبودم
من فقط کارم برام مهم بود و به تو توجهی نمیکردم خیلی دوست دارم فقط... فقط نمیتونم ابراز علاقه کنم....
نمیتونم مثل کیم روراست حرفمو بزنم تو فکر میکنی من از عشق کیم خبر ندارم؟
تو اشتباه فکر کردی من... من نمیتونم به دستت بیارم؛
یعنی شاید بتونم فقط یکم میترسم، میترسم نتونم به دستت بیارم
تو با تموم مهربونیهات اسمم مراقبت کردی
ولی من سر داد زدم و حتی گوشیتم شکوندم!
چطور میتونی اینقدر خوب باشی با این وجود که من انقدر بدرفتاری کردم؟
اصلاً برات گوشی نو میگیرم راحت شدی فقط گریه نکن از من عوضی ناراحت نباش....
(کوک خدانکنه تو عوضی باشی 🚶♀️💔)
تو نمیدونی چقدر دوست دارم تو ماه منی تو نمیدونی وقتی ناراحتی، ناراحتیت منو دیوونه میکنه!
ببخش! منو ببخش!
کوک: ات خوابی؟*آروم*
ات:---
کوک: پس خوابیدی
chapter②
دستشو دور کمرم حلقه کرد....
حداقل اینطور میتونسم کمی از نبود آجوما رو تحمل کنم......
سرمو از تو بغلش بیرون کشیدم و با چشمای اشکی و نگران بهش خیره شدم.....
ات: صبر کن ببینم... تو روی زخم بخیت خوابیدی؟*نگران*
کوک: من خوبم*خنده*
به زور برش گردوندم و پتو رو روش کشیدم
ات: گشنت نیست؟
کوک: نه تو چی تو غذا نخوردی؟
ات: نه منم گشنم نیست فقط یکم خستم*بی حال*
خسته بودم خیلی چشام رو بستم و توی ثانیه اول بی هوش شدم....
ویو کوک
آخه چطور تونستم این فرشته کوچولو را از پدر مادرش جدا کنم؟ من یه آدم عو عوضیام که فقط برای شهرت، کار و پولم دزدیدمش...
چرا؟...
چرا این کارو کردم مگه این فرشته چیکار کرده بود؟
ات... من... من واقعا متاسفام
ببخشید اصلاً تقصیر من بود اصلاً پدر خوبی نبودم
من فقط کارم برام مهم بود و به تو توجهی نمیکردم خیلی دوست دارم فقط... فقط نمیتونم ابراز علاقه کنم....
نمیتونم مثل کیم روراست حرفمو بزنم تو فکر میکنی من از عشق کیم خبر ندارم؟
تو اشتباه فکر کردی من... من نمیتونم به دستت بیارم؛
یعنی شاید بتونم فقط یکم میترسم، میترسم نتونم به دستت بیارم
تو با تموم مهربونیهات اسمم مراقبت کردی
ولی من سر داد زدم و حتی گوشیتم شکوندم!
چطور میتونی اینقدر خوب باشی با این وجود که من انقدر بدرفتاری کردم؟
اصلاً برات گوشی نو میگیرم راحت شدی فقط گریه نکن از من عوضی ناراحت نباش....
(کوک خدانکنه تو عوضی باشی 🚶♀️💔)
تو نمیدونی چقدر دوست دارم تو ماه منی تو نمیدونی وقتی ناراحتی، ناراحتیت منو دیوونه میکنه!
ببخش! منو ببخش!
کوک: ات خوابی؟*آروم*
ات:---
کوک: پس خوابیدی
۱۰.۶k
۰۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.