به وقت عاشقی ♡... P=8
کیم=به هر حال سونگ یه آدم و کشت...جای نگرانی نبود پلیسا داشتن میرسیدن...
ا. ت=کی؟ درست وقتی همه رو کشت؟!
کیم=بحث و عوض نکن! برای من سونگ هیچ اهمیتی نداره! اگه میخوای سونگ دستگیر و اعدام نشه فردا یه قرار باهاش تنظیم میکنی و همه چیز و تموم میکنی!؟ مفهومه؟
ا. ت=اما...
کیم=(از پشت میز بلند شد) تا فردا هم بیشتر وقت نداری! شب سرمیز میبینمت (سمت اتاقش رفت)
☆وای نه! حالا چیکار کنم؟ من به جهنم دل سونگ.. دلش میشکنه.. نهههه.. هق... چرا اینجوری میشه.. ولی من عاشقشم... چطور زندگی بدون اون و تحمل کنمممم! 😭ولی نه! جونش مهم تره... اما خودم.. خودم چی؟...
(پیامک)
ا. ت=سلام سونگ
فردا ساعت 9:30 همون جای همیشگی باش باید باهات صحبت کنم...
ا. ت=کی؟ درست وقتی همه رو کشت؟!
کیم=بحث و عوض نکن! برای من سونگ هیچ اهمیتی نداره! اگه میخوای سونگ دستگیر و اعدام نشه فردا یه قرار باهاش تنظیم میکنی و همه چیز و تموم میکنی!؟ مفهومه؟
ا. ت=اما...
کیم=(از پشت میز بلند شد) تا فردا هم بیشتر وقت نداری! شب سرمیز میبینمت (سمت اتاقش رفت)
☆وای نه! حالا چیکار کنم؟ من به جهنم دل سونگ.. دلش میشکنه.. نهههه.. هق... چرا اینجوری میشه.. ولی من عاشقشم... چطور زندگی بدون اون و تحمل کنمممم! 😭ولی نه! جونش مهم تره... اما خودم.. خودم چی؟...
(پیامک)
ا. ت=سلام سونگ
فردا ساعت 9:30 همون جای همیشگی باش باید باهات صحبت کنم...
۴.۷k
۲۶ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.