با اینکه شرطا نرسید ولی گذاشتم از این به بعد هم شرط نداری
با اینکه شرطا نرسید ولی گذاشتم از این به بعد هم شرط نداریم
My badigard
Part 2
این پارت تهیونگ میاد
(علامت ها:ات_سوجون÷ اجوما= بادیگارد* تهیونگ+)
ویو ات
بعد تموم شدن کار هام رفتم دنباله سوجون و بعدش با هم رفتیم خونه.....رسیدیم خونه سوجون رفت اتاقش بعد رفتنش بادیگارد اومد
*خانم چند پسر رو گرفتیم(جررر💔🤣)....چیکار کنیم
_ببرینشون زیرزمین( کلا بچه رفتارش سرده دیگه هر دفعه نمیگم🗿)
*چشم
رفتم زیر زمین چند پسر خوشتیپ دیدم ولی یکیشون چشمو گرفت
ویو ته
داشتم میرفتم خونه کوک(دوستش) که یه ماشین اومد جلوم چنتا نرقول اومدن ازش بیرون و اومدن سمتم در رفتم ولی دوباره پیدام کردن و گرفتنو بعدش سیاهی ....... با صدای کفش های یکی بیدار شدم یه خانم قد بلند همراه با کت و شلوار و موهای بلند چتری بود خیلی خوشگل بود(🗿)
ویو ات
رفتم سمتشون غیر از اون پسره هیچ کدوم تایپ ایده آل من نبودن ،به بادیگارد ها گفتم هر کدوم رو ۱۰۰ شلاق بزنن. رفتم سمت اون پسره
_هی تو
+امممم امم (دهنش بستس 🗿)
_باز کنید دهنشو
+ولم کنید
_ببند دهنتو و گوش کن(ای کثافت با پسر من درست صحبت کن🗿)
_تو از این به بعد زیر دست من و بادیگارد من هستی
+برو بابا(افرین💔🗿)
_یه بار دیگه تکرار میکنم از این به بعد زیر دست من و بادیگارد من هستی.....فهمیدی؟؟(آخرش رو با داد گفت)
+ا اره
_اجوما
=بله خانم
_ببرش تو اتاق و قوانین رو بگو
=چشم
ویو اجوما
رفتم دست و پاشو باز کردم پسر خوشگلی بود بهس میخورد ۲۵ یا ۲۴ سالش باشه بلندش کردم و باهم رفتیم اتاق و ازش پرسیدم..........
ببینین این فیک کلا با همه فیک فرق داره چون ات نقش اصلی و بعد یه مدت تهیونگ نقش اصلی میشه و کلا پیچیده میشه پس لطفا سنگ صبور داشته باشید و منتظر بمانید 🗿💔✨️
My badigard
Part 2
این پارت تهیونگ میاد
(علامت ها:ات_سوجون÷ اجوما= بادیگارد* تهیونگ+)
ویو ات
بعد تموم شدن کار هام رفتم دنباله سوجون و بعدش با هم رفتیم خونه.....رسیدیم خونه سوجون رفت اتاقش بعد رفتنش بادیگارد اومد
*خانم چند پسر رو گرفتیم(جررر💔🤣)....چیکار کنیم
_ببرینشون زیرزمین( کلا بچه رفتارش سرده دیگه هر دفعه نمیگم🗿)
*چشم
رفتم زیر زمین چند پسر خوشتیپ دیدم ولی یکیشون چشمو گرفت
ویو ته
داشتم میرفتم خونه کوک(دوستش) که یه ماشین اومد جلوم چنتا نرقول اومدن ازش بیرون و اومدن سمتم در رفتم ولی دوباره پیدام کردن و گرفتنو بعدش سیاهی ....... با صدای کفش های یکی بیدار شدم یه خانم قد بلند همراه با کت و شلوار و موهای بلند چتری بود خیلی خوشگل بود(🗿)
ویو ات
رفتم سمتشون غیر از اون پسره هیچ کدوم تایپ ایده آل من نبودن ،به بادیگارد ها گفتم هر کدوم رو ۱۰۰ شلاق بزنن. رفتم سمت اون پسره
_هی تو
+امممم امم (دهنش بستس 🗿)
_باز کنید دهنشو
+ولم کنید
_ببند دهنتو و گوش کن(ای کثافت با پسر من درست صحبت کن🗿)
_تو از این به بعد زیر دست من و بادیگارد من هستی
+برو بابا(افرین💔🗿)
_یه بار دیگه تکرار میکنم از این به بعد زیر دست من و بادیگارد من هستی.....فهمیدی؟؟(آخرش رو با داد گفت)
+ا اره
_اجوما
=بله خانم
_ببرش تو اتاق و قوانین رو بگو
=چشم
ویو اجوما
رفتم دست و پاشو باز کردم پسر خوشگلی بود بهس میخورد ۲۵ یا ۲۴ سالش باشه بلندش کردم و باهم رفتیم اتاق و ازش پرسیدم..........
ببینین این فیک کلا با همه فیک فرق داره چون ات نقش اصلی و بعد یه مدت تهیونگ نقش اصلی میشه و کلا پیچیده میشه پس لطفا سنگ صبور داشته باشید و منتظر بمانید 🗿💔✨️
۳.۵k
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.