^ لذت انتقام ^ ( port 46 )
^ لذت انتقام ^ ( port 46 )
اومد جلو .
کوک : ات من دوستت دارم میشه مال من بشی؟
بعد هم بوسیدم.
ات: 😁
کوک: بفرمایید بهتون اعتراف هم کردم.
| همه باهم خندیدند |
رفتیم که بخوابیم .
کوک: ات اگر یک سوال کنم راستش رو میگی؟
ات : اره کوکی کیوتم
کوک: منو چقدر دوست داری؟ عدد بگو
ات : امممم ۷۲۱ تا
کوک: چرا انقدر کم؟😕
ات : این مثل یک کده برو معنیش رو پیدا کن ( برید معنیش رو پیدا کنید 😉)
تو بغلش منو گرفت و میخواستم بخوابیم که یکی بهم پیام داد ، جئون جانگ رئون بود.
《 پیام ها》
رئون : میتونیم فردا هم دیگه رو تو نامسان ببینیم؟
ات: بله حتما ، ساعت چند؟
رئون: ۶ عصر
ات: باشه میبینمتون.
________________________
کوک: کی بود؟
ات : رئون
پرید بلند شد و نشست و با نگرانی گفت
کوک: چیکارت داشت؟
ات: چرا ترسیدی؟ گفت فردا همو تو نامسان ببینیم.
کوک: تو چی گفتی؟
ات: قبول کردم.
کوک: سعی کن زیاد بهش نزدیک نشی ، اون یک دیونه ی به تمام معناست. نامزد قبلیش چون درخواست ازدواجش رو رد کرده بود اونو کشت .
ات :😳 وا چرا اینطوریه؟ چه ترسناکه ، کم کم دارم ازش میترسم
بغلم کرد و آروم دردشم گفت:
کوک: تا وقتی من کنارتم از چیزی نترس .
ات: یک قولی بهم میدی؟
کوک: اره
ات: بهم قول میدی که تا آخر عمرم کنارم باشی؟
کوک: معلومه که کنارت میمونم قشنگم .
ات : مرسی .
ادامه دارد..
اومد جلو .
کوک : ات من دوستت دارم میشه مال من بشی؟
بعد هم بوسیدم.
ات: 😁
کوک: بفرمایید بهتون اعتراف هم کردم.
| همه باهم خندیدند |
رفتیم که بخوابیم .
کوک: ات اگر یک سوال کنم راستش رو میگی؟
ات : اره کوکی کیوتم
کوک: منو چقدر دوست داری؟ عدد بگو
ات : امممم ۷۲۱ تا
کوک: چرا انقدر کم؟😕
ات : این مثل یک کده برو معنیش رو پیدا کن ( برید معنیش رو پیدا کنید 😉)
تو بغلش منو گرفت و میخواستم بخوابیم که یکی بهم پیام داد ، جئون جانگ رئون بود.
《 پیام ها》
رئون : میتونیم فردا هم دیگه رو تو نامسان ببینیم؟
ات: بله حتما ، ساعت چند؟
رئون: ۶ عصر
ات: باشه میبینمتون.
________________________
کوک: کی بود؟
ات : رئون
پرید بلند شد و نشست و با نگرانی گفت
کوک: چیکارت داشت؟
ات: چرا ترسیدی؟ گفت فردا همو تو نامسان ببینیم.
کوک: تو چی گفتی؟
ات: قبول کردم.
کوک: سعی کن زیاد بهش نزدیک نشی ، اون یک دیونه ی به تمام معناست. نامزد قبلیش چون درخواست ازدواجش رو رد کرده بود اونو کشت .
ات :😳 وا چرا اینطوریه؟ چه ترسناکه ، کم کم دارم ازش میترسم
بغلم کرد و آروم دردشم گفت:
کوک: تا وقتی من کنارتم از چیزی نترس .
ات: یک قولی بهم میدی؟
کوک: اره
ات: بهم قول میدی که تا آخر عمرم کنارم باشی؟
کوک: معلومه که کنارت میمونم قشنگم .
ات : مرسی .
ادامه دارد..
۶.۱k
۲۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.