کاچان یا همون کاتسوکی جونشششششش( ش مهم است )
من این همه دارم تند تند فعالیت میکنم چرا هیشکی همایت نمیکنه
حرف اینه دلبرکم عشق لیاقت میخواد اینو که نداری میدونم هرچی بگم بت میاد
آه ترک عادت موجب مرض است
این پارت از کاچان است
حال مسخره بازی ندارم عین سگ درس دارم ولی دوست ندارم بخونم حتی با اینکه عاشق ایموجیم حال استفاده از ایموجی رو ندارم(ToT)
اوکی شروع
اینجا داشت بارون شدیدی میومد بعد از گروگان گرفتن کاچان کاچان اعصابش شخمی بود با این بارون شدید و بدون چتر اعصابش شخمی تر شده بود
این داوشمون تو این وضعیت یه دیوانه ای را به نام ا.ت ملاقات میکند
ا.ت مانند یک پری که هیچ وقت اسیر نمیشود چون دلی روشن دارد پاها و دست ها و بدن ظریفش را زیر باران تکان میداد تمام بدنش خیس بود ولی او عاشق این وضعیت بود
با اینکه چتر داشت ولی چترش را در کنار خیابان رها کرده بود
باکوگو : ای خدا چرا من اینقدر بدبختم چرا همه نفله هستن چرا این دختره ی دیوونه نفله شینه نمیشه( فرهنگ لغات رو قربون )
ا.ت صدایش را شنید منظورش را از دختر دیوانه نفله فهمید چون کسی به غیر از آن دو آنجا نبودند
ا.ت بدون توجه لبخندی دلنشین زد ( همون لبخند پسر کش خودمون)
کاچان انتظار این را از دخترک نداشت او انتظار داد و بیداد داشت
دخترک در همان هنگام که میرقصید با چشمانی بسته و لبخندی پهن گفت : چرا ناراحت و عصبانی
قبل از اینکه حرفش را تمام کند کاچان گفت: خفه شو به مربوط نیست
دختر لبخندش محو شد و از حرکت ایستاد
ا.ت : چرا ناراحتیت به من مربوطه ناراحتی همه بهم مربوطه دست خودم نیست دوست دارم همه خوشحال باشن
ا.ت : مثلا نگاه الان من دیوونه دارم اینجا خوش میگذرونم ولی تو داری حرص میخوری
باکوگو : .....
میخواست حرف بزند ولی با گذاشته شدن چیزی روی لبش ساکت شد انگاری آن چیز مهر خاموشی برای کاچان بود آن چیز همان
( از اذیت کردن خوشم میاد ولی قراره زد حال بخوری )
انگشت اشاره کشیده و استخوانی میزوکی بود با کوگو برای لحظه ای گونه های خود را رنگ گرفته دید و ا.ت را پس زد
ا.ت خندید : جناب آقای عاقل بیا این چتر منو بگیر کاچان : خفه شو من نمیخوام
ا.ت : معلومه مغرورم هستی ها
چتر را به دستش میدهد
برای تشکر ازم بیا با هم بریم کافه ی پایین
باکوگو : تچ . نفله
ا.ت : امیدوارم این نشانه ی رضایت باشه ترو خدا
کاچان : نفله فقط چون خودم میخوام فقط میام
ولی چه کسی از دل آن خبر دار است.
ا.ت خنده ای میکند و باشه ای میگوید
پایان
حرف اینه دلبرکم عشق لیاقت میخواد اینو که نداری میدونم هرچی بگم بت میاد
آه ترک عادت موجب مرض است
این پارت از کاچان است
حال مسخره بازی ندارم عین سگ درس دارم ولی دوست ندارم بخونم حتی با اینکه عاشق ایموجیم حال استفاده از ایموجی رو ندارم(ToT)
اوکی شروع
اینجا داشت بارون شدیدی میومد بعد از گروگان گرفتن کاچان کاچان اعصابش شخمی بود با این بارون شدید و بدون چتر اعصابش شخمی تر شده بود
این داوشمون تو این وضعیت یه دیوانه ای را به نام ا.ت ملاقات میکند
ا.ت مانند یک پری که هیچ وقت اسیر نمیشود چون دلی روشن دارد پاها و دست ها و بدن ظریفش را زیر باران تکان میداد تمام بدنش خیس بود ولی او عاشق این وضعیت بود
با اینکه چتر داشت ولی چترش را در کنار خیابان رها کرده بود
باکوگو : ای خدا چرا من اینقدر بدبختم چرا همه نفله هستن چرا این دختره ی دیوونه نفله شینه نمیشه( فرهنگ لغات رو قربون )
ا.ت صدایش را شنید منظورش را از دختر دیوانه نفله فهمید چون کسی به غیر از آن دو آنجا نبودند
ا.ت بدون توجه لبخندی دلنشین زد ( همون لبخند پسر کش خودمون)
کاچان انتظار این را از دخترک نداشت او انتظار داد و بیداد داشت
دخترک در همان هنگام که میرقصید با چشمانی بسته و لبخندی پهن گفت : چرا ناراحت و عصبانی
قبل از اینکه حرفش را تمام کند کاچان گفت: خفه شو به مربوط نیست
دختر لبخندش محو شد و از حرکت ایستاد
ا.ت : چرا ناراحتیت به من مربوطه ناراحتی همه بهم مربوطه دست خودم نیست دوست دارم همه خوشحال باشن
ا.ت : مثلا نگاه الان من دیوونه دارم اینجا خوش میگذرونم ولی تو داری حرص میخوری
باکوگو : .....
میخواست حرف بزند ولی با گذاشته شدن چیزی روی لبش ساکت شد انگاری آن چیز مهر خاموشی برای کاچان بود آن چیز همان
( از اذیت کردن خوشم میاد ولی قراره زد حال بخوری )
انگشت اشاره کشیده و استخوانی میزوکی بود با کوگو برای لحظه ای گونه های خود را رنگ گرفته دید و ا.ت را پس زد
ا.ت خندید : جناب آقای عاقل بیا این چتر منو بگیر کاچان : خفه شو من نمیخوام
ا.ت : معلومه مغرورم هستی ها
چتر را به دستش میدهد
برای تشکر ازم بیا با هم بریم کافه ی پایین
باکوگو : تچ . نفله
ا.ت : امیدوارم این نشانه ی رضایت باشه ترو خدا
کاچان : نفله فقط چون خودم میخوام فقط میام
ولی چه کسی از دل آن خبر دار است.
ا.ت خنده ای میکند و باشه ای میگوید
پایان
۱.۵k
۰۳ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.