پارت هشتم
زندگی مخفی پارت هشتم
#زندگی_مخفی
پارت هشتم
کوک:یعنی لعنت بهت نامجون که منو مجبور به این کار کردی
نامجون لبخندی از روی شیطونی میزنه:حالا یه بار تو زندگیت میخوای کمک خواهرم کنی میمیری
کوک: تو که میدونی من دوست دختر دارم و الان قراره با جنی دنس you and me رو برم اون منو زنده زنده میکشه
نامجون:اصلا دلیل اصلی نزدیک کردن تو به جنی این بود که حرص آسا رو در بیارم
کوک با تمام عصبانیت داد میزنه:تو غلط کردی
نامجون با خونسردی:با بزرگترت درست حرف بزن حالاهم لباستو عوض کن برو سر تمرین😈
کوک:دارم واست آر إم
.......................
یونگی به جین زنگ میزنه
-سلام جین هیونگ خوبی کجایی
+های یونگی من بیرونم
-امشب میای بچه ها دارن میان خونه قراره خونه رو بترکونیم
+باشه میام راستی غذا بگیرم بیام
-شانس آوردی نذاشتم هوسوک غذا درست کنه خودم درست کردم بیا که دلت آب میشه
+باشه شوگا پس میبینمت
............................
دستی تو سرم میکشه:جیمین من یه جایی کار دارم بعد میام اوکی
جیمین:اوکی تهیونگ پس میبینمت
لبخندی زدم و ایرپاد رو از تو کولم درآوردم و گذاشتم تو گوشم
آهنگ (happier than ever) از بیلی آیلیش رو روی گوشیم گذاشتم و گوشیمو تو جیبم گذاشتم و از بیمارستان زدم بیرون
همش تو فکر اون دختره بودم که ولم کرد آخه چطور تونستی با قلبم بازی کنه
........... فلش بک ............
تهیونگ با خوشحالی دست آسا رو گرفته و تو بارون میدوعه
آسا :تهیونگ وایسا الان میخوریم زمین
تهیونگ :مهم نیست بیا لذت ببریم همیشه که اینطوری نیست
آسا لبخندی میزنه و داد می زنه: عاشقتم کیم تهیونگ
تهیونگ هم داد میزنه:انامی آسا عاشقتم
قول بده که هیچ وقت تنهام نزاری
آسا:قول میدم
...........پایان فلش بک .............
تهیونگ:تو به من قول دادی
هوا تاریک بود بارون سرعت گرفته بود
دل هوا هم مثل دل تهیونگ گرفته بود و داشت گریه میکرد
تهیونگ با تیکه آهنگ داد زد: you made me hate this city
تو باعث شدی من از این شهر متنفر بشم
And I don't talk sheet about you on the internet
و من راجب تو بد توی اینترنت حرف نمیزنم
درحال خوندن آهنگ نفهمید که کی اشک هایش کل صورتش رو خیس کرده بود
صورتش رو با آستینش پاک کرد و راهی خونه شد
#زندگی_مخفی
پارت هشتم
کوک:یعنی لعنت بهت نامجون که منو مجبور به این کار کردی
نامجون لبخندی از روی شیطونی میزنه:حالا یه بار تو زندگیت میخوای کمک خواهرم کنی میمیری
کوک: تو که میدونی من دوست دختر دارم و الان قراره با جنی دنس you and me رو برم اون منو زنده زنده میکشه
نامجون:اصلا دلیل اصلی نزدیک کردن تو به جنی این بود که حرص آسا رو در بیارم
کوک با تمام عصبانیت داد میزنه:تو غلط کردی
نامجون با خونسردی:با بزرگترت درست حرف بزن حالاهم لباستو عوض کن برو سر تمرین😈
کوک:دارم واست آر إم
.......................
یونگی به جین زنگ میزنه
-سلام جین هیونگ خوبی کجایی
+های یونگی من بیرونم
-امشب میای بچه ها دارن میان خونه قراره خونه رو بترکونیم
+باشه میام راستی غذا بگیرم بیام
-شانس آوردی نذاشتم هوسوک غذا درست کنه خودم درست کردم بیا که دلت آب میشه
+باشه شوگا پس میبینمت
............................
دستی تو سرم میکشه:جیمین من یه جایی کار دارم بعد میام اوکی
جیمین:اوکی تهیونگ پس میبینمت
لبخندی زدم و ایرپاد رو از تو کولم درآوردم و گذاشتم تو گوشم
آهنگ (happier than ever) از بیلی آیلیش رو روی گوشیم گذاشتم و گوشیمو تو جیبم گذاشتم و از بیمارستان زدم بیرون
همش تو فکر اون دختره بودم که ولم کرد آخه چطور تونستی با قلبم بازی کنه
........... فلش بک ............
تهیونگ با خوشحالی دست آسا رو گرفته و تو بارون میدوعه
آسا :تهیونگ وایسا الان میخوریم زمین
تهیونگ :مهم نیست بیا لذت ببریم همیشه که اینطوری نیست
آسا لبخندی میزنه و داد می زنه: عاشقتم کیم تهیونگ
تهیونگ هم داد میزنه:انامی آسا عاشقتم
قول بده که هیچ وقت تنهام نزاری
آسا:قول میدم
...........پایان فلش بک .............
تهیونگ:تو به من قول دادی
هوا تاریک بود بارون سرعت گرفته بود
دل هوا هم مثل دل تهیونگ گرفته بود و داشت گریه میکرد
تهیونگ با تیکه آهنگ داد زد: you made me hate this city
تو باعث شدی من از این شهر متنفر بشم
And I don't talk sheet about you on the internet
و من راجب تو بد توی اینترنت حرف نمیزنم
درحال خوندن آهنگ نفهمید که کی اشک هایش کل صورتش رو خیس کرده بود
صورتش رو با آستینش پاک کرد و راهی خونه شد
۳.۳k
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.