عشق ترسناک { پارت 2}

عشق ترسناک { پارت 2}
که یکدفعه .....
مدیر مدرسه خانم ویمز از پست سر اومد .
تهیونگ : سلام ( از این به بعد تهیونگ رو با ته نشون میدم )
ویمز : سلام بشین .
تهیونگ نشست .........
ویمز : من خانم ویمز هستم .
ته : بله میدونم
ویمز : تو هم باید تهیونگ باشی جزع دسته ی پری دریایی ها .
ته : بله .
ویمز : ببینم مادرت توی این مدرسه نبوده ؟د
ته : بله بوده . مادرم جسیکا پارکر .
ویمز : مادرت آمریکایی و پدرت کره ای و تو دو رگه هستی .
ته : بله درسته .
ویمز : خببب پدرت قدرت خاصی نداشت ؟
ته : بله داشت اون جزع دسته ی پشمالو ها بود .
ویمز : خوب ولی تو پری دریایی شدی . چه ترکیب جالبی . تهیونگ بیا کلید اتاقت میتونی بری هم اتاقیت هم پارک لیسا هست .
ته : آها مرسی .
تهیونگ رفت ........
پرس زمانی به داخل اتاق..
تهیونگ در رو باز کرد .
ته : آخیش بلاخره اتاققق
لیسا : سلام .
ته : اااااا سلام .
لیسا : ببینم تو جزو کدوم دسته ای ؟
ته : پری دریایی .
لیسا : وایییی چه جالب
ته : آها .
رفت وسایلش رو چید ...
ته : من میرم حموم .
لیسا : باشه .
تهیونگ رفت حموم .
لیسا : این یکی رو از دست نمیدم هم خوش قیافه هم پولدار کیس خوبیه مثل خاویر .
ا/ت ویو :
واییی دقیقا همون پسر انسانی که دوست دارم اومده بود مگه اونم ترد شده بود . وایییی اگه ترد شده باشه خیلی خوب میشه ( همه رو ونزدی شنید )
ونزدی : اون وقت چه سودی به تو میرسه .
ا/ت : وایی اگه اون پشمالو باشه میتونم باهاش جفت گیری کنم .
ونزدی : اگه نبود چی ....
ا/ت : ونزدی چرا اینقدر نفوذ بد میزنی ایشش
رفته داخل بالکن و می‌خنده با ذوق .
ا/ت : بلاخره منم میتونم جفتم رو پیدا کنم .
داشت برای خودش شادی میکرد که یکدفعه....
ادامه دارد✋
دوستان اصلا حمایت نکردید از این فیک 😞
اگه اینجوری پیش بره ادامه نمیدم 😒