تکپارتی (وقتی نصف شب تمرین بوکس میکرد...)
های من ا/تم 20 سالمه و دوساله با جونگکوک ازدواج کردم اون یه ما//فیا خیلی بزرگ تو کره هس
های من جونگکوکم 26 و دوساله با ا/ت ازدواج کردم و بزرگترین ما//فیا کره م
ویو جونگکوک شب ساعت 10 بود اعصابم خورد بود چون یکی از خدمتکار ها جاسوسی منو به دشمنم هع ج//نده خانم فکر کرده کیه !
به بادیگارد ها گفتم دختره رو شکن//جه بدن و خودم رفتم خونه...
پرش زمانی دوساعت بعد
انقدر عصبانی بودم که نمیدونستم دوساعت دارم به کیسه بوکس پشت میزنم
ویو ا/ت
شب ساعت دوازده از خواب بیدار شدم چون تشنه م بود رفتم سمت آشپزخونه که از زیرزمین صدای مشت زدن میومد رفتم در زیرزمینو باز کردم که دیدم جونگکوک داره سر عصبانیت به بوکس مشت میزنه اومد یه مشت دیکه بزنه که کیسه بوکس پاره شد !
رفتم جلوتر...
ا/ت : کوک (اروم)
کوک : ...
ا/ت : کوککک (داد بلند)
کوک : هاااا کی حمله کرده (ترسیده و عصبی)
ا/ت : من حمله کردم چرا اینجایی (عصبی و کیوت)
کوک : بیا تو پذیرایی بهت بگم (اروم)
ویو داخل پذیرایی
کوک : بعدشم سپردم بادیگاردام دختره رو شکن//جه بدن
ا/ت : آها
ویو ا/ت
چون میدونم حال الان خیلی بده رفتم باهاش یه ک//یس فرانسوی رو شروع کردم ...
ویو پنج مین بعد
ا/ت : کوک ممنونم که وارد زندگیم شدی از تو خیلی ممنونم دوستت دارم (خوشحال)
کوک : منم دوستت دارم ماه کوچولو (لبخند)
<پایان>
چطور شد🍓👏🏻
#فیک #کوک #تکپارتی
های من جونگکوکم 26 و دوساله با ا/ت ازدواج کردم و بزرگترین ما//فیا کره م
ویو جونگکوک شب ساعت 10 بود اعصابم خورد بود چون یکی از خدمتکار ها جاسوسی منو به دشمنم هع ج//نده خانم فکر کرده کیه !
به بادیگارد ها گفتم دختره رو شکن//جه بدن و خودم رفتم خونه...
پرش زمانی دوساعت بعد
انقدر عصبانی بودم که نمیدونستم دوساعت دارم به کیسه بوکس پشت میزنم
ویو ا/ت
شب ساعت دوازده از خواب بیدار شدم چون تشنه م بود رفتم سمت آشپزخونه که از زیرزمین صدای مشت زدن میومد رفتم در زیرزمینو باز کردم که دیدم جونگکوک داره سر عصبانیت به بوکس مشت میزنه اومد یه مشت دیکه بزنه که کیسه بوکس پاره شد !
رفتم جلوتر...
ا/ت : کوک (اروم)
کوک : ...
ا/ت : کوککک (داد بلند)
کوک : هاااا کی حمله کرده (ترسیده و عصبی)
ا/ت : من حمله کردم چرا اینجایی (عصبی و کیوت)
کوک : بیا تو پذیرایی بهت بگم (اروم)
ویو داخل پذیرایی
کوک : بعدشم سپردم بادیگاردام دختره رو شکن//جه بدن
ا/ت : آها
ویو ا/ت
چون میدونم حال الان خیلی بده رفتم باهاش یه ک//یس فرانسوی رو شروع کردم ...
ویو پنج مین بعد
ا/ت : کوک ممنونم که وارد زندگیم شدی از تو خیلی ممنونم دوستت دارم (خوشحال)
کوک : منم دوستت دارم ماه کوچولو (لبخند)
<پایان>
چطور شد🍓👏🏻
#فیک #کوک #تکپارتی
۱.۴k
۳۰ مهر ۱۴۰۳