فیک طلسم شده قسمت دهم
جون کوک از جسیکا و مادرش تشکر و خداحافظی کرد رفت کلبه
نوبت تهیونگ بود اومد و دید جسیکا دره کتاب و دفتر ریاضی رو آماده میکنه
اسلاید سوم نگاهش کرد
و درس رو بهش توضیح میداد
بابای جسیکا رفته بودش ماموریت
مادر جسیکا کیک آوردش به همراه هات چاکلت
جسیکا اومد هات چاکلت بخوره
تهیونگ آنچنان نگاهش کرد
جسیکا ترسید و گفت ببخشید کیک و آب خورد
تهیونگ خندید و گفت خوشگل دادشیی
بیا هات چاکلت بخوریم
جسیکا گفت دادش جونم چقدر بامزه هستی دوستت دارم دادشیییی
تهیونگ گفت خوب دیگه وقت رفتن منه
جسیکا گفت هییییی باشه دادش جونم
نوبت تهیونگ بود اومد و دید جسیکا دره کتاب و دفتر ریاضی رو آماده میکنه
اسلاید سوم نگاهش کرد
و درس رو بهش توضیح میداد
بابای جسیکا رفته بودش ماموریت
مادر جسیکا کیک آوردش به همراه هات چاکلت
جسیکا اومد هات چاکلت بخوره
تهیونگ آنچنان نگاهش کرد
جسیکا ترسید و گفت ببخشید کیک و آب خورد
تهیونگ خندید و گفت خوشگل دادشیی
بیا هات چاکلت بخوریم
جسیکا گفت دادش جونم چقدر بامزه هستی دوستت دارم دادشیییی
تهیونگ گفت خوب دیگه وقت رفتن منه
جسیکا گفت هییییی باشه دادش جونم
۷.۷k
۳۱ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.