پارت ۱۰
ات.من یادم نمیاد پس تو اول منو بوسیدی
کوک.خدایا منو درگیر چه آدمی کردی _خودت بهم صبر بده
ات.همراه اون صبر یکم عقل بده+آبرو
کوک.ههههه
ات.ببین دیشب هر اتفاقی افتادع بین خودمون میمونه باشه الانم گورموهار اینجا گم میکنم __تو هم شتر دیدی ندیدی
کوک. هر جور راحتی ولی من اون شتر رو خیلی خوب دیدم
ات. لعنتی___پرو___تو کلا از اولشم به اشتباه بودی
______
ویو ات
از بار اومدم بیرون اعصاب نداشتم ولی آخه من الان باید یه حس پشیمونی داشته باشم ولی ندارم
به طرز عجیبی حس رضایت بخشی دارم ____آههه ات توبه کن ، تسبیحم کو____تسبیحم نیست _صبر من مکه من تسبیح داشتم وای خدا کلا قاط زدم
تنها جایی که میتونم است اعصابم رو راست و ریست کنم باشگاهه.
دور زدم و مسیرمو از خونه با باشگاه تغییر دادم و خداروشکر کردم که تو لباس دارم و دیگه غلط بکنم همچین لباسی بپوشم
______
خلاصه ات با خودش درگیره و به سمت باشگاه میره
______
ویو کوک
از بار زدم بیرون که جیمین زنگ زد
مخ نداشتم که به فاکه برای همین محل نداشتم
پسر تو روحت تو چت شده انگاری به چیزی درست نیست
من با دخترای زیادی بودم ولی این یکی ،این یکی فرق داشت
اهههه چه فرقی می خواد داشته باشه اونم مونثه و جنس مخالف من و تمام.
بیا پایین تر
یکم دیگه بیا
پایین تر
(انگاری کرم ریز ادمین فعال شده 😂)
ولی فکرمو بد جور به خودش درگیر کرده بود که کیم چان زنگ زد
نکته(چان ،دوست دوران دانشگاه کوک و.......{ بعداً خودتون می فهمید})
چان.اووووووچه عجب گم شده پیدا شد
کوک.وه خبرااا پسر
چان.سلامتی،داشتم تو باشگاه به عکس های دوران دانشگاه نگاه می کردم یادت افتادم زنگ زدم
کوک.مفتخرم کردین آقا چان
چان. پس اگه مفتخری بیا همو ببینیم
کوک.اره چرا که نه خیلی وقته ندیدمت
چان. پس بیا به این آدرسی که الان میفرستم
کوک. باشع منتظرم
چان. اوووکوک انگاری یکی اومد من میرم بعداً حرف میزنیم و منتظرم
کوک. باشه
______
چان. اووووو خانم خوشگله آفتاب از کدوم طرف در اومده
ات. مگه قراره از کدوم طرف در بیاد
چان. خب آخه تو این وقتا نمیای باشگاه
ات. چی میشه مگه بیام
چان. مشکلی نیست ولی طبق اطلاعات من تو الان باید تو خواب باشی
لایک کنی ممنون میشم 🙏❤️
کوک.خدایا منو درگیر چه آدمی کردی _خودت بهم صبر بده
ات.همراه اون صبر یکم عقل بده+آبرو
کوک.ههههه
ات.ببین دیشب هر اتفاقی افتادع بین خودمون میمونه باشه الانم گورموهار اینجا گم میکنم __تو هم شتر دیدی ندیدی
کوک. هر جور راحتی ولی من اون شتر رو خیلی خوب دیدم
ات. لعنتی___پرو___تو کلا از اولشم به اشتباه بودی
______
ویو ات
از بار اومدم بیرون اعصاب نداشتم ولی آخه من الان باید یه حس پشیمونی داشته باشم ولی ندارم
به طرز عجیبی حس رضایت بخشی دارم ____آههه ات توبه کن ، تسبیحم کو____تسبیحم نیست _صبر من مکه من تسبیح داشتم وای خدا کلا قاط زدم
تنها جایی که میتونم است اعصابم رو راست و ریست کنم باشگاهه.
دور زدم و مسیرمو از خونه با باشگاه تغییر دادم و خداروشکر کردم که تو لباس دارم و دیگه غلط بکنم همچین لباسی بپوشم
______
خلاصه ات با خودش درگیره و به سمت باشگاه میره
______
ویو کوک
از بار زدم بیرون که جیمین زنگ زد
مخ نداشتم که به فاکه برای همین محل نداشتم
پسر تو روحت تو چت شده انگاری به چیزی درست نیست
من با دخترای زیادی بودم ولی این یکی ،این یکی فرق داشت
اهههه چه فرقی می خواد داشته باشه اونم مونثه و جنس مخالف من و تمام.
بیا پایین تر
یکم دیگه بیا
پایین تر
(انگاری کرم ریز ادمین فعال شده 😂)
ولی فکرمو بد جور به خودش درگیر کرده بود که کیم چان زنگ زد
نکته(چان ،دوست دوران دانشگاه کوک و.......{ بعداً خودتون می فهمید})
چان.اووووووچه عجب گم شده پیدا شد
کوک.وه خبرااا پسر
چان.سلامتی،داشتم تو باشگاه به عکس های دوران دانشگاه نگاه می کردم یادت افتادم زنگ زدم
کوک.مفتخرم کردین آقا چان
چان. پس اگه مفتخری بیا همو ببینیم
کوک.اره چرا که نه خیلی وقته ندیدمت
چان. پس بیا به این آدرسی که الان میفرستم
کوک. باشع منتظرم
چان. اوووکوک انگاری یکی اومد من میرم بعداً حرف میزنیم و منتظرم
کوک. باشه
______
چان. اووووو خانم خوشگله آفتاب از کدوم طرف در اومده
ات. مگه قراره از کدوم طرف در بیاد
چان. خب آخه تو این وقتا نمیای باشگاه
ات. چی میشه مگه بیام
چان. مشکلی نیست ولی طبق اطلاعات من تو الان باید تو خواب باشی
لایک کنی ممنون میشم 🙏❤️
۴.۶k
۲۲ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.