سناریو
وقتیبرایاینکهبیدارشونکنیممیشینیمرویشکمشون
متیو:میخنده و میگه:باید کنارم دراز بکشی نه روم(وبغلت میکنه)
.
.
.
.
تئودور:موهات و بهم میریزه و میگه:ای خدا با این کیوت بازیات
و محکم بغلت میکنه
.
.
.
.
لورنزو:دستت و میکشه و میری توی بغلش و میگه:میشه هروز اینجوری بیدارم کنی؟
.
.
.
.
دراکو:با پوزخند بهت میگه:حالا حتما باید بیایی روم بشینی؟
وقتی که میخوایی بلند شی میگه:نرو
.
.
.
.
ریگولوس:با خنده نگاهت میکنه،موهات و نوازش میکنه و میگه:این مدل بیدار شدن و دوست داشتم...جدید بود!
.
.
.
.
تام:وقتی که مییینه روی دلش نشستی میگه:حالا حتما باید روم مینشستی!؟
وقتی که میخوایی بلندشی میکشت روی تخت و از پشت بغلت میکنه و میگه:میدونی که مال منی...پس نباید باهات قهر کنی دارلینگ(تام رمانتیککککک🥺❤️)
متیو:میخنده و میگه:باید کنارم دراز بکشی نه روم(وبغلت میکنه)
.
.
.
.
تئودور:موهات و بهم میریزه و میگه:ای خدا با این کیوت بازیات
و محکم بغلت میکنه
.
.
.
.
لورنزو:دستت و میکشه و میری توی بغلش و میگه:میشه هروز اینجوری بیدارم کنی؟
.
.
.
.
دراکو:با پوزخند بهت میگه:حالا حتما باید بیایی روم بشینی؟
وقتی که میخوایی بلند شی میگه:نرو
.
.
.
.
ریگولوس:با خنده نگاهت میکنه،موهات و نوازش میکنه و میگه:این مدل بیدار شدن و دوست داشتم...جدید بود!
.
.
.
.
تام:وقتی که مییینه روی دلش نشستی میگه:حالا حتما باید روم مینشستی!؟
وقتی که میخوایی بلندشی میکشت روی تخت و از پشت بغلت میکنه و میگه:میدونی که مال منی...پس نباید باهات قهر کنی دارلینگ(تام رمانتیککککک🥺❤️)
۲.۰k
۱۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.