پارت 5 تاج و تخت
پارت 5 تاج و تخت
ادمینتون♪ همه رفتن سر جاشون نشستن که موزیک پخش شد تانگو بود یهو
× پرنسس افتخار میدید
- با کمال میل
جیهوپ﴿دستام پشت کمرش بود قشنگ کمرشو حس میکردم چون لباسش باز بود﴾
ا/ت﴿دستش رو روی کمرم حس میکردم صورتش هعی به صورتم نزدیک میشد که اهنگ قطع شد با یه لبخند ملایم رفتم نشستم﴾
مت: نمیدونی وقتی میرقصیدین چقدر خوب بودین
- مامان
پت: ا/ت ، مامان بزرگت هم اونجاست بنظرم برو بخواتر رفتار زشت امروزت ازش معذرت خواهی کن
- شوخیت گرفته نه
پت: همین که گفتم
- اون به من گفت چون ابرو برای ما مهمه برو زندگی رو به خاک سیاه بشون پس نمیریم
مت: بسه امدیم مهمونی
# ابجی میخوای یکم بری بیرون هوا بخوری
@ اره برو یکم هوا بخور
- عوم نظر خوبیه
♪ادمینتون♪ ا/ت رفت بیرون هوا بخوره که جیهوپ هم پشت سرش میره
× خوبی؟
- ها..؟ ااا اره مرسی
× طوری شده؟
- نه خوبم
× میدونم دارم فضولی میکنم اما از چهرهات داد میزنه
- خوب اره یه اتفاقی افتاده
× اگر صلاح میدونی مایلم گوش کنم
- امروز خانوادهی بابام امدن خونمو زهرشونو ریختن و رفتن منم تند رفتار کردم الان بابام میگه برم ازشون معزرت خواهی کنم
× من که بودم نگاشون نمیکردم البته نظر منه
- اصلا برام مهم نیستن اما منم کوتاه نمیام
× .خنده.
- چیه؟
× خیلی بچهای
- با منی
× اهممم...یعنی درسته
- گندتو خوب جمع نمیکنی
× هعیییی
- باشه
× این لباس بهت خیلی میاد
- ممنون توعم خوشتیپ شدی
× مرسی
- بریم داخل؟
× بریم
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
★ویو جیهوپ★
< مهمونی تموم شد همه رفتن
منم خسته رفتم تو اتاقم و لباسمو عوض کردم و خوابیدم >
★ویو ا/ت★
< امدیم قصر خیلی خسته بودم از یه طرف هم خوشحال بودم که با جیهوپ راحت تر شدم
دیگه رفتم تو اتاقم لباسامو عوض کردم و خوابیدم>
شرط پارت بعد
20:« لایک ❤️
ادمینتون♪ همه رفتن سر جاشون نشستن که موزیک پخش شد تانگو بود یهو
× پرنسس افتخار میدید
- با کمال میل
جیهوپ﴿دستام پشت کمرش بود قشنگ کمرشو حس میکردم چون لباسش باز بود﴾
ا/ت﴿دستش رو روی کمرم حس میکردم صورتش هعی به صورتم نزدیک میشد که اهنگ قطع شد با یه لبخند ملایم رفتم نشستم﴾
مت: نمیدونی وقتی میرقصیدین چقدر خوب بودین
- مامان
پت: ا/ت ، مامان بزرگت هم اونجاست بنظرم برو بخواتر رفتار زشت امروزت ازش معذرت خواهی کن
- شوخیت گرفته نه
پت: همین که گفتم
- اون به من گفت چون ابرو برای ما مهمه برو زندگی رو به خاک سیاه بشون پس نمیریم
مت: بسه امدیم مهمونی
# ابجی میخوای یکم بری بیرون هوا بخوری
@ اره برو یکم هوا بخور
- عوم نظر خوبیه
♪ادمینتون♪ ا/ت رفت بیرون هوا بخوره که جیهوپ هم پشت سرش میره
× خوبی؟
- ها..؟ ااا اره مرسی
× طوری شده؟
- نه خوبم
× میدونم دارم فضولی میکنم اما از چهرهات داد میزنه
- خوب اره یه اتفاقی افتاده
× اگر صلاح میدونی مایلم گوش کنم
- امروز خانوادهی بابام امدن خونمو زهرشونو ریختن و رفتن منم تند رفتار کردم الان بابام میگه برم ازشون معزرت خواهی کنم
× من که بودم نگاشون نمیکردم البته نظر منه
- اصلا برام مهم نیستن اما منم کوتاه نمیام
× .خنده.
- چیه؟
× خیلی بچهای
- با منی
× اهممم...یعنی درسته
- گندتو خوب جمع نمیکنی
× هعیییی
- باشه
× این لباس بهت خیلی میاد
- ممنون توعم خوشتیپ شدی
× مرسی
- بریم داخل؟
× بریم
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
★ویو جیهوپ★
< مهمونی تموم شد همه رفتن
منم خسته رفتم تو اتاقم و لباسمو عوض کردم و خوابیدم >
★ویو ا/ت★
< امدیم قصر خیلی خسته بودم از یه طرف هم خوشحال بودم که با جیهوپ راحت تر شدم
دیگه رفتم تو اتاقم لباسامو عوض کردم و خوابیدم>
شرط پارت بعد
20:« لایک ❤️
۲۶۶
۲۵ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.