صلیب سرخ P7
صلیب سرخ P7
«جونگ کوک»
زنگ پایان مدرسه که خورد بچه های کلاس سریع وسایلاشونو جمع کردن تا از مدرسه خارج شن اما هرچی که دیرتر برم برای من بهتر بود. رفتم سمت استاد کیم
جونگ کوک:هیونگ قدم بعدی چیه
نامجون هیونگ همونطور که وسایلاشو توی کیفش جا میداد گفت
نامجون:فردا قراره به چند گروه تقسیمتون کنم، تو و هیونجین و کارن و خواهرشو داخل یه گروه میذارم اینجوری میتونیم بیشتر ازش چیزی بفهمیم.
جونگ کوک:راستی خواهر خوندشو چیکار کنیم؟
نامجون:مشکلی نیست وقتی کارن و با خودمون بردیم به آیو قضیه رو میگیم و تهدیدش میکنیم به کسی نگه
جونگ کوک:ولی هیونگ چرا منو برای اینکار انتخاب کردین
نامجون:چون میدونم تو قابل اعتمادی ناسلامتی نزدیک ۲ ساله داری برامون بهترین خونارو میاری و اینکه تو مثل ما خون آشام نیستی و این به نفعته، تازه تایپ اید آل کارن پسرایی مثل تو هستن پس خیلی راحت میتونی نزدیکش بشی
جونگ کوک:ممنونم هیونگ اگر خبری از طرف پادشاه اومد بهم بگین و هر وقت خون انسان لازم داشتید بهم بگید.
نامجون:باشه فعلا که پادشاه ازم قول گرفته خون انسان نخورم
با هم از مدرسه خارج شدیم و من از طریق پرتال به آزمایشگاهم رفتم و چند بسته ی خون تازه از تو کشو در اوردم. سریع به آدرسی که هیونجین فرستاده بود پرتال باز کردم که دیدم هیونجین اونجا خوابش برده. رفتم طرفش
جونگ کوک:هیونجین... هی
فهمیدم اون خواب نبوده بلکه چون گردنبند صلیبش تو گردنش نبوده آفتاب سوخته شده، تموم تنش پر از زخم بود و داغی زیادی از سمت بدنش میومد، سریع اون رو کول کردمو بردمش تو سایه
سر یکی از بسته های خونو باز کردم و زیر بینیش گرفتم. به خودش اومد و کل بسته رو تموم کرد.
با نگرانی پرسیدم:چی شده بودد؟
...
یه چیزی بگم داخل این فیک گردنبند صلیب برای خون آشاما حکم یک محافظ رو داره اگه یه خون آشام گردنبندش گم بشه نمیتونه داخل آفتاب بمونه یا در مواقعی که بوی خون میشنوه نمیتونه مقاومت کنه و سریع چشاشون قرمز میشه(هر خون آشام گردنبند مخصوص به خودش رو داره)
«جونگ کوک»
زنگ پایان مدرسه که خورد بچه های کلاس سریع وسایلاشونو جمع کردن تا از مدرسه خارج شن اما هرچی که دیرتر برم برای من بهتر بود. رفتم سمت استاد کیم
جونگ کوک:هیونگ قدم بعدی چیه
نامجون هیونگ همونطور که وسایلاشو توی کیفش جا میداد گفت
نامجون:فردا قراره به چند گروه تقسیمتون کنم، تو و هیونجین و کارن و خواهرشو داخل یه گروه میذارم اینجوری میتونیم بیشتر ازش چیزی بفهمیم.
جونگ کوک:راستی خواهر خوندشو چیکار کنیم؟
نامجون:مشکلی نیست وقتی کارن و با خودمون بردیم به آیو قضیه رو میگیم و تهدیدش میکنیم به کسی نگه
جونگ کوک:ولی هیونگ چرا منو برای اینکار انتخاب کردین
نامجون:چون میدونم تو قابل اعتمادی ناسلامتی نزدیک ۲ ساله داری برامون بهترین خونارو میاری و اینکه تو مثل ما خون آشام نیستی و این به نفعته، تازه تایپ اید آل کارن پسرایی مثل تو هستن پس خیلی راحت میتونی نزدیکش بشی
جونگ کوک:ممنونم هیونگ اگر خبری از طرف پادشاه اومد بهم بگین و هر وقت خون انسان لازم داشتید بهم بگید.
نامجون:باشه فعلا که پادشاه ازم قول گرفته خون انسان نخورم
با هم از مدرسه خارج شدیم و من از طریق پرتال به آزمایشگاهم رفتم و چند بسته ی خون تازه از تو کشو در اوردم. سریع به آدرسی که هیونجین فرستاده بود پرتال باز کردم که دیدم هیونجین اونجا خوابش برده. رفتم طرفش
جونگ کوک:هیونجین... هی
فهمیدم اون خواب نبوده بلکه چون گردنبند صلیبش تو گردنش نبوده آفتاب سوخته شده، تموم تنش پر از زخم بود و داغی زیادی از سمت بدنش میومد، سریع اون رو کول کردمو بردمش تو سایه
سر یکی از بسته های خونو باز کردم و زیر بینیش گرفتم. به خودش اومد و کل بسته رو تموم کرد.
با نگرانی پرسیدم:چی شده بودد؟
...
یه چیزی بگم داخل این فیک گردنبند صلیب برای خون آشاما حکم یک محافظ رو داره اگه یه خون آشام گردنبندش گم بشه نمیتونه داخل آفتاب بمونه یا در مواقعی که بوی خون میشنوه نمیتونه مقاومت کنه و سریع چشاشون قرمز میشه(هر خون آشام گردنبند مخصوص به خودش رو داره)
۴.۳k
۰۱ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.