وقتی براش مهم نیستی پارت 2
پارت 2
وقتی براش مهم نیستی
ویو نامجون
جواب دادم
نامجون : آلو
ناشناس: سلام آقای نامجون اگر دوست داری بدونی دارم با زن خوش اندام و خوشگلت چیکار میکنم به این آدرسی که میفرستم تا ۱۰ دقیقه اینجا باش نبودی اواقبش پای خودته و قطع کرد
فلش بک
ویو چان هیون
رسیدم خونه رونا سوکهون هم بود
چان هیون : اوپا سوکهون و پریدن بغلش
سوکهون : چان هیون دلم برات تنگ شده بود
رونا : یاااااا حسودیم شد
سوکهون : عشقم قشنگم تو هم بیا و همو بغل کردیم بعد از چند مین جرا شدیم
چان هیون : خوب بچه ها نقشه اینکه سوکهون به نامجون زنگ میزنه و میگه که منو دزدیده میخوام ببینم چقدر براش مهمم
...........
بعد از مکالمه
چان هیون: یعنی چی من یه زره هم براش مهم نیستم ( بغض) چرا آخه ( گریه )
رونا : گریه نکن اونی اشکالی نداره خودتو ناراحت نکن
چان هیون: باشه باشه گریه نمیکنم باید دیگه برم خداحافظ
از خونه رونا رفتم و داشتم توی خیابونای سئول قدم میزدم و گریه میکردم
چان هیون: چرا چرا آخه مگه چیکارش کردم ...... یعنی ازم خسته شده یعنی دیگه دوسم نداره ( با گریه )
خیلی گرسنم بود حداقل پول یه رامیون رو داشتم رفتم یکی خریدم و خوردم یعنی حالا چیکار کنم کجا بخوابم مجبورم برم خونه رونا جز اون کسی رو ندارم
رونا : سلام چان هیون تا الان کجا بودی دختر مردم از نگرانی
چان هیون: رونا میتونم چند روز خونه تو بمونم
رونا : اره عزیزم این چه حرفیه که میزنی بیا داخل هوا سرده سرما میخوری
رفتم داخل و خوابیدم
ببخشید کم بود
امیدوارم خوشتون اومده باشه ❤️
حمایت کنید 🙏
نویسنده:민 윤 기
پارت 2
وقتی براش مهم نیستی
ویو نامجون
جواب دادم
نامجون : آلو
ناشناس: سلام آقای نامجون اگر دوست داری بدونی دارم با زن خوش اندام و خوشگلت چیکار میکنم به این آدرسی که میفرستم تا ۱۰ دقیقه اینجا باش نبودی اواقبش پای خودته و قطع کرد
فلش بک
ویو چان هیون
رسیدم خونه رونا سوکهون هم بود
چان هیون : اوپا سوکهون و پریدن بغلش
سوکهون : چان هیون دلم برات تنگ شده بود
رونا : یاااااا حسودیم شد
سوکهون : عشقم قشنگم تو هم بیا و همو بغل کردیم بعد از چند مین جرا شدیم
چان هیون : خوب بچه ها نقشه اینکه سوکهون به نامجون زنگ میزنه و میگه که منو دزدیده میخوام ببینم چقدر براش مهمم
...........
بعد از مکالمه
چان هیون: یعنی چی من یه زره هم براش مهم نیستم ( بغض) چرا آخه ( گریه )
رونا : گریه نکن اونی اشکالی نداره خودتو ناراحت نکن
چان هیون: باشه باشه گریه نمیکنم باید دیگه برم خداحافظ
از خونه رونا رفتم و داشتم توی خیابونای سئول قدم میزدم و گریه میکردم
چان هیون: چرا چرا آخه مگه چیکارش کردم ...... یعنی ازم خسته شده یعنی دیگه دوسم نداره ( با گریه )
خیلی گرسنم بود حداقل پول یه رامیون رو داشتم رفتم یکی خریدم و خوردم یعنی حالا چیکار کنم کجا بخوابم مجبورم برم خونه رونا جز اون کسی رو ندارم
رونا : سلام چان هیون تا الان کجا بودی دختر مردم از نگرانی
چان هیون: رونا میتونم چند روز خونه تو بمونم
رونا : اره عزیزم این چه حرفیه که میزنی بیا داخل هوا سرده سرما میخوری
رفتم داخل و خوابیدم
ببخشید کم بود
امیدوارم خوشتون اومده باشه ❤️
حمایت کنید 🙏
نویسنده:민 윤 기
وقتی براش مهم نیستی
ویو نامجون
جواب دادم
نامجون : آلو
ناشناس: سلام آقای نامجون اگر دوست داری بدونی دارم با زن خوش اندام و خوشگلت چیکار میکنم به این آدرسی که میفرستم تا ۱۰ دقیقه اینجا باش نبودی اواقبش پای خودته و قطع کرد
فلش بک
ویو چان هیون
رسیدم خونه رونا سوکهون هم بود
چان هیون : اوپا سوکهون و پریدن بغلش
سوکهون : چان هیون دلم برات تنگ شده بود
رونا : یاااااا حسودیم شد
سوکهون : عشقم قشنگم تو هم بیا و همو بغل کردیم بعد از چند مین جرا شدیم
چان هیون : خوب بچه ها نقشه اینکه سوکهون به نامجون زنگ میزنه و میگه که منو دزدیده میخوام ببینم چقدر براش مهمم
...........
بعد از مکالمه
چان هیون: یعنی چی من یه زره هم براش مهم نیستم ( بغض) چرا آخه ( گریه )
رونا : گریه نکن اونی اشکالی نداره خودتو ناراحت نکن
چان هیون: باشه باشه گریه نمیکنم باید دیگه برم خداحافظ
از خونه رونا رفتم و داشتم توی خیابونای سئول قدم میزدم و گریه میکردم
چان هیون: چرا چرا آخه مگه چیکارش کردم ...... یعنی ازم خسته شده یعنی دیگه دوسم نداره ( با گریه )
خیلی گرسنم بود حداقل پول یه رامیون رو داشتم رفتم یکی خریدم و خوردم یعنی حالا چیکار کنم کجا بخوابم مجبورم برم خونه رونا جز اون کسی رو ندارم
رونا : سلام چان هیون تا الان کجا بودی دختر مردم از نگرانی
چان هیون: رونا میتونم چند روز خونه تو بمونم
رونا : اره عزیزم این چه حرفیه که میزنی بیا داخل هوا سرده سرما میخوری
رفتم داخل و خوابیدم
ببخشید کم بود
امیدوارم خوشتون اومده باشه ❤️
حمایت کنید 🙏
نویسنده:민 윤 기
پارت 2
وقتی براش مهم نیستی
ویو نامجون
جواب دادم
نامجون : آلو
ناشناس: سلام آقای نامجون اگر دوست داری بدونی دارم با زن خوش اندام و خوشگلت چیکار میکنم به این آدرسی که میفرستم تا ۱۰ دقیقه اینجا باش نبودی اواقبش پای خودته و قطع کرد
فلش بک
ویو چان هیون
رسیدم خونه رونا سوکهون هم بود
چان هیون : اوپا سوکهون و پریدن بغلش
سوکهون : چان هیون دلم برات تنگ شده بود
رونا : یاااااا حسودیم شد
سوکهون : عشقم قشنگم تو هم بیا و همو بغل کردیم بعد از چند مین جرا شدیم
چان هیون : خوب بچه ها نقشه اینکه سوکهون به نامجون زنگ میزنه و میگه که منو دزدیده میخوام ببینم چقدر براش مهمم
...........
بعد از مکالمه
چان هیون: یعنی چی من یه زره هم براش مهم نیستم ( بغض) چرا آخه ( گریه )
رونا : گریه نکن اونی اشکالی نداره خودتو ناراحت نکن
چان هیون: باشه باشه گریه نمیکنم باید دیگه برم خداحافظ
از خونه رونا رفتم و داشتم توی خیابونای سئول قدم میزدم و گریه میکردم
چان هیون: چرا چرا آخه مگه چیکارش کردم ...... یعنی ازم خسته شده یعنی دیگه دوسم نداره ( با گریه )
خیلی گرسنم بود حداقل پول یه رامیون رو داشتم رفتم یکی خریدم و خوردم یعنی حالا چیکار کنم کجا بخوابم مجبورم برم خونه رونا جز اون کسی رو ندارم
رونا : سلام چان هیون تا الان کجا بودی دختر مردم از نگرانی
چان هیون: رونا میتونم چند روز خونه تو بمونم
رونا : اره عزیزم این چه حرفیه که میزنی بیا داخل هوا سرده سرما میخوری
رفتم داخل و خوابیدم
ببخشید کم بود
امیدوارم خوشتون اومده باشه ❤️
حمایت کنید 🙏
نویسنده:민 윤 기
۱۰.۳k
۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.