P9
P9
ПΛMΣ FΛKΣ:PΣП DΛПᄃΣ
ᄃӨЦPᄂΣ:JIMIП ΛПD ᄂӨПΛ
ΛЦƬΉӨЯ:PΛЯK JIYӨӨП
بدن خونین و بی جان هاک بر زمین افتاد و از آنطرف لونا طاقت این صحنه را نداشت!
جیمین : کیم لونا ... دکتر کیم!
فلش افتر به ۲ ساعت بعد
دختر پلک هایش را از هم فاصله داد و برخلاف میلش چهره درخشان سر گرد پارک را دید !
جیمین با صدای نسبتا بلندی گفت : چرا اینکارو کردی کیم لونا!؟
لونا :کـ...کدوم کار ها
جیمین:کیم لونا اون جسم خارجی تو بدن هاک نبود!
لونا نیشخندی زد و با حرص نالید :خب به من چه ربطی داره جناب؟!
جیمین تو بدون اینکه بهم بگی رفتی پیش هاک ! اون زمان ساعت داروش نبود... درضمن چاقویی که دست هاک بود ...
با ترکیدن بغض دختر حرف جیمین قطع شد !
جیمین : من میتونم نجاتت بدم
لونا :...
جیمین : من میتونم تو رو از این اتهامات مبرا کنم!
لونا اشک هایش را پاک کرد و گفت : مسلما دلت واسم نسوخته !
جیمین : باید برام یه کار کوچیک انجام بدی!
لونا : چه کاری؟
جیمین : باید برای مدتی نقش معشوقه ی منو بازی کنی!
لونا :چـ...چی؟
#Pen_Dance
#Park_Jiyoon
ПΛMΣ FΛKΣ:PΣП DΛПᄃΣ
ᄃӨЦPᄂΣ:JIMIП ΛПD ᄂӨПΛ
ΛЦƬΉӨЯ:PΛЯK JIYӨӨП
بدن خونین و بی جان هاک بر زمین افتاد و از آنطرف لونا طاقت این صحنه را نداشت!
جیمین : کیم لونا ... دکتر کیم!
فلش افتر به ۲ ساعت بعد
دختر پلک هایش را از هم فاصله داد و برخلاف میلش چهره درخشان سر گرد پارک را دید !
جیمین با صدای نسبتا بلندی گفت : چرا اینکارو کردی کیم لونا!؟
لونا :کـ...کدوم کار ها
جیمین:کیم لونا اون جسم خارجی تو بدن هاک نبود!
لونا نیشخندی زد و با حرص نالید :خب به من چه ربطی داره جناب؟!
جیمین تو بدون اینکه بهم بگی رفتی پیش هاک ! اون زمان ساعت داروش نبود... درضمن چاقویی که دست هاک بود ...
با ترکیدن بغض دختر حرف جیمین قطع شد !
جیمین : من میتونم نجاتت بدم
لونا :...
جیمین : من میتونم تو رو از این اتهامات مبرا کنم!
لونا اشک هایش را پاک کرد و گفت : مسلما دلت واسم نسوخته !
جیمین : باید برام یه کار کوچیک انجام بدی!
لونا : چه کاری؟
جیمین : باید برای مدتی نقش معشوقه ی منو بازی کنی!
لونا :چـ...چی؟
#Pen_Dance
#Park_Jiyoon
۳.۳k
۲۹ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.