تنها بودم تا وقتی که تو اومدی

× شتتتتتتتتتتتتتت
× چصخلللللللل
× شاگرد هاتم مثل خودت چصخلن
+ راننده تو هم مثل خودت کوره
× میدونم
+ خوبه واقفی
× اره
× بحث رو عوض نکن مرتیکه ****

_ هوی یوجی ؟
# هن ؟
_ ایده دارم
# بگو
_ با شماره من حولشون بده تو اون اتاقه
# اوکی
_ مگومی تو هم درو قفل کن
& اوکی
* و الیس و گوجو هنوز دارن به هم فحش میدن *
+ خب به من چه اون سلیطه ها منو هل دادن
× خب اونا هل دادن تو چرا بوسیدی ؟
+ نفهمی__
× ساتو__
+درو باز کنید ... هوی با شما ام
# نه دیگه تو اون اتاق دوربین هست هر موقع همو بوسیدین شاید درو باز کردیم
× خدا لعنتش کنه
× من این کار رو نمیکنم
& مجبوری
× نه نمیکن____
* دوستان گوجو دستش رو دور کمر الیس حلقه کرد و الیس رو بوسید و گفت : ۲۰ ساله دنبالت گشتم تا ببوسمت ، خیلی دلم برات تنگ شده بود الیس ، دلم برای موهات ، عطر بدنت ، چشمات ، همه چیزت تنگ شده بود
دیگه هرگز ترکم نکن
× اوه .. * الیس یکم خجالت کشید *
+ خجالت نکش
× چصخل اونا دوربین گذاشتن
+ مهم نیست .. برای من فعلا تو این شرایط فقط تو مهمی
× شت
+ چیشد ؟
× برگام ریخت
+ چرا ؟
× ساتورو .. چشمات تو تاریکی خیلی قشنگه
+ واو ممنونم
& خب دیگه بسه بیاین بیرون
+ درو ببند
_ وات ؟
× + درو ببند
# نه دیگه بیاین بیرون داره مثبت ۱۸ سال میشه بچه اینجا نشسته
+ گفتم درو ببند
_ درو ببند مگومی