پارت ۲۱
ویو ته
ساعت ۸ بود داشتم میرفتم خونه درو خونه رو باز کردم با به فرشته ای که رو مبل دارز کشیده خوابیده رو به رو شدم صورتش زیاد معلوم نبود رفتم جلو که بیدارش کنم با چیزی که دیدم شوکه شدم این اینجا چکار میکنه
_مینا ت..تو اینجا چکار میکنی
^عشقم ما دوباره با همیم (ته بغل کرد )
_ولم کن ات کوش
_ات ات تو کجای (داد)هولی (سگ ات)
^واستا داد نزن
_تانی چرا ناراحتی دوستت کو مینا بگو ببینم ات کو(داد)
^ام
_بنال دیگه (داد)
^ات ولت کرد
_چی
^ات اومد پیشم ازم خواهش کرد که پیشت برگردم
_ات نمیتونه همچین کاری کنه (یکم بغض کرده)
^نگاه رو میزو
ویو ته
رو میزو نگاه کردم دیدم برگه طلاق با یه نامه بود اونارو برداشتم بردم تو اتاقم رو تخت نشستمو نامه شو باز کردم
نامه ات
ام تهیونگ میخوام اینو بهت بگم که متاسفم تو زندگیت اومدم متاسفم گه زندگیتو خراب کردم کاشکی اون روزی که تو دانشگاه دیدمت هیچ وقت نمی دیدمت اینو بدون که خیلی دوست دارم امروزا تو چشات معلوم بود گه یه چیزی کم داشتی عشق برات رفتم مینا رو برگردوندم پیشت امید وارم زندگی خوب داشته باشین دنبال من نگرد از طرف ات
پایان نامه
تو چشام کم کم داشت اشک جمع میشود شروع کردم به کریه کردن ات اتتتتتت (با داد)مگه دوستم نداشتی مگه بهم قول ندادی پیشم باشی هیچ وقت ترکم نکنی الان کجای هان لعنتی من دوست دارم
ساعت ۸ بود داشتم میرفتم خونه درو خونه رو باز کردم با به فرشته ای که رو مبل دارز کشیده خوابیده رو به رو شدم صورتش زیاد معلوم نبود رفتم جلو که بیدارش کنم با چیزی که دیدم شوکه شدم این اینجا چکار میکنه
_مینا ت..تو اینجا چکار میکنی
^عشقم ما دوباره با همیم (ته بغل کرد )
_ولم کن ات کوش
_ات ات تو کجای (داد)هولی (سگ ات)
^واستا داد نزن
_تانی چرا ناراحتی دوستت کو مینا بگو ببینم ات کو(داد)
^ام
_بنال دیگه (داد)
^ات ولت کرد
_چی
^ات اومد پیشم ازم خواهش کرد که پیشت برگردم
_ات نمیتونه همچین کاری کنه (یکم بغض کرده)
^نگاه رو میزو
ویو ته
رو میزو نگاه کردم دیدم برگه طلاق با یه نامه بود اونارو برداشتم بردم تو اتاقم رو تخت نشستمو نامه شو باز کردم
نامه ات
ام تهیونگ میخوام اینو بهت بگم که متاسفم تو زندگیت اومدم متاسفم گه زندگیتو خراب کردم کاشکی اون روزی که تو دانشگاه دیدمت هیچ وقت نمی دیدمت اینو بدون که خیلی دوست دارم امروزا تو چشات معلوم بود گه یه چیزی کم داشتی عشق برات رفتم مینا رو برگردوندم پیشت امید وارم زندگی خوب داشته باشین دنبال من نگرد از طرف ات
پایان نامه
تو چشام کم کم داشت اشک جمع میشود شروع کردم به کریه کردن ات اتتتتتت (با داد)مگه دوستم نداشتی مگه بهم قول ندادی پیشم باشی هیچ وقت ترکم نکنی الان کجای هان لعنتی من دوست دارم
۱۳.۷k
۰۷ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.