P1 ࡃܢܚ݅ࡐ߳ ܣܩࡅ࡙ܢܚ݅ܭَࡅ࡙✞
ویو ا.ت
با دردی شدید توی ناحیه ی سر از خواب بیدار شدم پاشدم
نشستم روی تخت سرم خیلی درد میکرد اخ
راستی ببخشید من خودم رو معرفی نکردم
من کیم ا.ت هستم ۲۴ سالمه ما توی یه عمارت خیلی خیلی
بزرگ بت خانواده پدرم زندگی میکنم من تک دختر
این خاندانم یه داداش دارم اسمش فیلیکس هستش
خیلی هم همو دوست داریم
از روی تخت بلند شدم سرم گیج میرفت اخ خدا حالم بده
رفتم سمت دست شویی کار های لازم رو کردم امدم بیرون
رفتم سمت در و بازش کردم و رفتم بیرون در اتاق رو بستم
رفتم سمت پله های مار پیچی اروم ازشون پایین میومدم
که یهو یکی از پشت هلم داد
ا.ت:مرض اخ کمرم اشغال اگه سرم میخورد به پله چی ..
فیلیکس:به عنم
ا.ت:عه که اینطور
فیلیکس:اره اینطورههه
ا.ت:مامان بزرگ فیلیکس اذ........
فیلیکس دستش رو گذاشت روی دهنم
فیلیکس:هیسسسس گوه خوردم
ا.ت:باشه
رفتیم سرمیز نشستیم انگار پسر عمو نبودش
ا.ت:عمو جان پس تهیونگ؟
عمو:تهیونگ سرش درد میکرد بیدارش نکردم
ا.ت:اخ منم سرم خیلی خیلی درد میکنه
م.ا:چیشده دختر الان خوبی درد داره سرت الان بت قر.....
ا.ت:اوم خوبم مامان
م.ا: اجوما لطفا قرص سردرد رو بیار
ا.ت:مامان خو.......
اجوما:بفرما خانم
قرص خوردم صبحانه هم خوردبم و اجوما به کمک خدمتکار
دیگه جم کرد داشتیم فیلم میدیدیم که .........
با دردی شدید توی ناحیه ی سر از خواب بیدار شدم پاشدم
نشستم روی تخت سرم خیلی درد میکرد اخ
راستی ببخشید من خودم رو معرفی نکردم
من کیم ا.ت هستم ۲۴ سالمه ما توی یه عمارت خیلی خیلی
بزرگ بت خانواده پدرم زندگی میکنم من تک دختر
این خاندانم یه داداش دارم اسمش فیلیکس هستش
خیلی هم همو دوست داریم
از روی تخت بلند شدم سرم گیج میرفت اخ خدا حالم بده
رفتم سمت دست شویی کار های لازم رو کردم امدم بیرون
رفتم سمت در و بازش کردم و رفتم بیرون در اتاق رو بستم
رفتم سمت پله های مار پیچی اروم ازشون پایین میومدم
که یهو یکی از پشت هلم داد
ا.ت:مرض اخ کمرم اشغال اگه سرم میخورد به پله چی ..
فیلیکس:به عنم
ا.ت:عه که اینطور
فیلیکس:اره اینطورههه
ا.ت:مامان بزرگ فیلیکس اذ........
فیلیکس دستش رو گذاشت روی دهنم
فیلیکس:هیسسسس گوه خوردم
ا.ت:باشه
رفتیم سرمیز نشستیم انگار پسر عمو نبودش
ا.ت:عمو جان پس تهیونگ؟
عمو:تهیونگ سرش درد میکرد بیدارش نکردم
ا.ت:اخ منم سرم خیلی خیلی درد میکنه
م.ا:چیشده دختر الان خوبی درد داره سرت الان بت قر.....
ا.ت:اوم خوبم مامان
م.ا: اجوما لطفا قرص سردرد رو بیار
ا.ت:مامان خو.......
اجوما:بفرما خانم
قرص خوردم صبحانه هم خوردبم و اجوما به کمک خدمتکار
دیگه جم کرد داشتیم فیلم میدیدیم که .........
۱۰.۵k
۲۵ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.