عشق یا بردگی(پارت شیش)
*میرسید به اشپز خونه ران و ریندو روبه رویه هم میشینن*
ران و ریندو: تو نمیشینی؟
اممم ها
*میشینب *
ران: انقدر رسمی نباش گفتم قراره اینجا زندگی کنی هم خودتو اذیت میکنی هم مارویه بار دیگه بگی...
های
-باز گفت های بزنم نصفت کنم
ریندو: رانننن زشت هتوکا مهمون ماست یه بار دیگه صدات بره بالا باتومتو میکنم تو حلقت خیلی ببخشش توکا یکم عصبیه
مشکلی نداره
-بازم میگم واقعا متسفم
*پس گردنی محکمی به ران میزنه*
-احمق کی با خانوم موعدبی مثل توکا اینجوری حرف میزنه
ران: راس میگی ببخشید توکا کارم اشتباه بود ازت خواهش میکنم اونجوری حرف نزن ماهم اذیت میشیم قراره یک سال یا بیشتر باهم زندگی کنیم پس با ما راحت باش
*لبخندی دل گرم کننده میزنه*
توکا در ذهن: جانممممم نه من اینوقبول نکردم
باشه حتماً 😀😵
ریندو: یادت رفته تو قرار داد رو امضاع کردی
میدونم یادمه 😩
-انگار خوشت نیومده نترس نمیزاریم اب تو دلت تکون بخوره تو اتاق رو میزت یه جعبه هست که توش یه حلقس اونو دستت کن یاد نره قرار نقش نامزد رو بازی کنی
باشه
توکا در ذهن: یعنی فقط قراره نقشه نامزدو بازی کنم اگه اینجوری باشه که عالیهههععهه
ران و ریندو: تو نمیشینی؟
اممم ها
*میشینب *
ران: انقدر رسمی نباش گفتم قراره اینجا زندگی کنی هم خودتو اذیت میکنی هم مارویه بار دیگه بگی...
های
-باز گفت های بزنم نصفت کنم
ریندو: رانننن زشت هتوکا مهمون ماست یه بار دیگه صدات بره بالا باتومتو میکنم تو حلقت خیلی ببخشش توکا یکم عصبیه
مشکلی نداره
-بازم میگم واقعا متسفم
*پس گردنی محکمی به ران میزنه*
-احمق کی با خانوم موعدبی مثل توکا اینجوری حرف میزنه
ران: راس میگی ببخشید توکا کارم اشتباه بود ازت خواهش میکنم اونجوری حرف نزن ماهم اذیت میشیم قراره یک سال یا بیشتر باهم زندگی کنیم پس با ما راحت باش
*لبخندی دل گرم کننده میزنه*
توکا در ذهن: جانممممم نه من اینوقبول نکردم
باشه حتماً 😀😵
ریندو: یادت رفته تو قرار داد رو امضاع کردی
میدونم یادمه 😩
-انگار خوشت نیومده نترس نمیزاریم اب تو دلت تکون بخوره تو اتاق رو میزت یه جعبه هست که توش یه حلقس اونو دستت کن یاد نره قرار نقش نامزد رو بازی کنی
باشه
توکا در ذهن: یعنی فقط قراره نقشه نامزدو بازی کنم اگه اینجوری باشه که عالیهههععهه
۱۰.۰k
۲۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.