پارت ۳
پارت ۳
از زبان جیمین
دیدم که بی هوش شده به دکتره شخصیم زنگ زدم کیم سوکجین
بعد از چند دقیقه آمد
بهش سرم وصل کرد
جین : این دختر خیلی ضعیفه مثله یه شیشه میمونه که هر لحظه میشکنه باید مواظبش باشی
جیمین : باشه
جین رفت
از زبان نایون
کم کم چشمام رو باز کردم دیدم جیمین پیشمه
جیمین : بیدار شدی ببخشید ولی اینو بگم تقصیر خودت بود
روم رو کردم اون ور
جیمین : الان با من قهر کردی ؟
نایون : گریه )
جیمین : الان داری گریه میکنی ؟
نایون : حق گریه کردن ندارم
جیمین : نه نداری نمیخوام گریه کردنت رو ببینم
جیمین : بیا بریم غذا بخوریم حتما گرسنته
نایون : گرسنم نیست
از زبان جیمین
دیدم که بی هوش شده به دکتره شخصیم زنگ زدم کیم سوکجین
بعد از چند دقیقه آمد
بهش سرم وصل کرد
جین : این دختر خیلی ضعیفه مثله یه شیشه میمونه که هر لحظه میشکنه باید مواظبش باشی
جیمین : باشه
جین رفت
از زبان نایون
کم کم چشمام رو باز کردم دیدم جیمین پیشمه
جیمین : بیدار شدی ببخشید ولی اینو بگم تقصیر خودت بود
روم رو کردم اون ور
جیمین : الان با من قهر کردی ؟
نایون : گریه )
جیمین : الان داری گریه میکنی ؟
نایون : حق گریه کردن ندارم
جیمین : نه نداری نمیخوام گریه کردنت رو ببینم
جیمین : بیا بریم غذا بخوریم حتما گرسنته
نایون : گرسنم نیست
۴.۲k
۰۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.