درخواستی
#درخواستی
وقتی بارداری و سورپرایزی کردی
تهیونگ....
امروز صبح...سر حساس شدن من سرش با تهیونگ دعوا کردم...
اونم چون اعصابش خورد بود سرم داد زد و یه دعوای حسابی کردیم....کلی هم گریه کردم و اونم بدون خداحافظی و خوردن صبحونه رفت بیرون....قرار شد سر این حساس شدنم برم مشاور...پیش مشاور ازدواجمون که هر چی میشه میریم پیشش......
........
&عزیزم...الان نباید گریه کنی...میدونم از اینکه ناراحتش کردی ناراحتی...ولی...حتما یه چیزی هست که این خاصیتو پیدا کردی...
+الان...الان باید چیکار کنم؟(گریه)
&تست بارداری دادی....؟
+گفتم باردار نمیشم....
&میدونم....بارداری معلوم نمیکنه....حتما تستشو بده....
+الان بیبی چک دارید....؟
&اینجا بمون....چون تهیونگ تو همین بیمارستانه....شاید نخوای ببینتت....میرم برات میگیرم از دارو خونه...
+ممنونم.....
۱۵ دقیقه بعد با یه بیبی چک اومد و دادش بهم...
&برو تو دستشویی امتحان کن ببین....
+امکان نداره....
&حالا تو برو....به نظرم حدسام درسته و داری مامان میشی..
+..عمرا اگه اینجوری باشع کارول....
پ.ن:(تهیونگ و ات : پزشکن)
با احساس سست شدن از دستشویی اومدم بیرون...
+م...م...م..مه..مثبته...
& اتتتتتتتت
+افتادم زمین...با دو تا زانو هام...از ته دل گریه کردم....گریه خوشحالی
&پاشو قشنگم...پاشو...الان وقت گریه کردن نیستش قربونت برم....دیدی گفتم حدسام درسته...دیدیییی؟
+کا...کارول.....چجوری به تهیونگ بگم..(گریه)
وقتی بارداری و سورپرایزی کردی
تهیونگ....
امروز صبح...سر حساس شدن من سرش با تهیونگ دعوا کردم...
اونم چون اعصابش خورد بود سرم داد زد و یه دعوای حسابی کردیم....کلی هم گریه کردم و اونم بدون خداحافظی و خوردن صبحونه رفت بیرون....قرار شد سر این حساس شدنم برم مشاور...پیش مشاور ازدواجمون که هر چی میشه میریم پیشش......
........
&عزیزم...الان نباید گریه کنی...میدونم از اینکه ناراحتش کردی ناراحتی...ولی...حتما یه چیزی هست که این خاصیتو پیدا کردی...
+الان...الان باید چیکار کنم؟(گریه)
&تست بارداری دادی....؟
+گفتم باردار نمیشم....
&میدونم....بارداری معلوم نمیکنه....حتما تستشو بده....
+الان بیبی چک دارید....؟
&اینجا بمون....چون تهیونگ تو همین بیمارستانه....شاید نخوای ببینتت....میرم برات میگیرم از دارو خونه...
+ممنونم.....
۱۵ دقیقه بعد با یه بیبی چک اومد و دادش بهم...
&برو تو دستشویی امتحان کن ببین....
+امکان نداره....
&حالا تو برو....به نظرم حدسام درسته و داری مامان میشی..
+..عمرا اگه اینجوری باشع کارول....
پ.ن:(تهیونگ و ات : پزشکن)
با احساس سست شدن از دستشویی اومدم بیرون...
+م...م...م..مه..مثبته...
& اتتتتتتتت
+افتادم زمین...با دو تا زانو هام...از ته دل گریه کردم....گریه خوشحالی
&پاشو قشنگم...پاشو...الان وقت گریه کردن نیستش قربونت برم....دیدی گفتم حدسام درسته...دیدیییی؟
+کا...کارول.....چجوری به تهیونگ بگم..(گریه)
۱۲.۱k
۰۲ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.