آب نبات شیرین و روزای تلخ
آب نبات شیرین و روزای تلخ
ا_ت:هه امروز روز مسابقس فکر نکنم رئیست بدون تو بخواد کاریو انجام بده
رفتم جلوی صورتش و توی چشماش زل زدم
ا_ت:امشب رئیستو با همکارانم میترکونم بشینم نگاه کن
تلوزیون جلوشو روشن کردم درست داشت انباری که رئیسش(همون فلیکس)
نشون میداد
ا_ت: امید وارم لذت ببری
سونگمین:نه نه نه اینکارو نکننع(با داد
از اتاق رفتم بیرون نفس عمیق کشیدم رفتم و سوار ماشینم شدم و راه افتادم طرف جایگاهی که فلیکس و دارو دستش منتظرم بودن از ماشین پیاده شدم رفتم عینکمو بر داشتم و دادم بع بادیگاردم
فلیکس:سونگمین کجاست
ا_ت:نگران نباش جاش خوبه
فلیکس: میگم کجاست بگو تا نکشتمت
ا_ت: شیشیشششش ساکت باش بیا یه شرط ببندیم اون الماس جواهرو ولش بیا سر سونگمین شرط ببندیم چون میدونم کل اطلاعاتی که شما دارید اون میدونه و من به راحتی میتونم اونا رو بخونم اگه من بردم اون برای شما اگه شما بردین اون برای من اما در عوض اون الماس برای من میشع
فلیکس: .....خ.....(مکث)
ا_ت: شروع میکنیم( با داد)
سوار فراری شدم ( ماشین فراری)
کاشکی بود با چرخای قوی نیشخند زدم و کمر بودم و بستم راه افتادم گاز دادم و اونم دنبالم بود
پرش زمان به رسیدن به خونه درختی
ویو ا_ت
وقتی من زود تر رسیدم بهدرخت جنگلی پیاده شدم کلاهمو ور داشتم گذاشتم روی کاپوت ماشینم و دست زدم
ا_ت: افرین افرین (در حال دست زدن) کارت عالی بود
فلیکس:اهوم میبینم نیست بازه اما بهتر چون سونگمین میاد پیش رئیسش
آمد و گوشیو داد دستم تا زنگ بزنند سونگمینو آزاد کنن
گوشیو با حرس گرفتم و زنگ زدم
بادیگارد:بله خانم
ا_ت:بیارینش
ا_ت:هه امروز روز مسابقس فکر نکنم رئیست بدون تو بخواد کاریو انجام بده
رفتم جلوی صورتش و توی چشماش زل زدم
ا_ت:امشب رئیستو با همکارانم میترکونم بشینم نگاه کن
تلوزیون جلوشو روشن کردم درست داشت انباری که رئیسش(همون فلیکس)
نشون میداد
ا_ت: امید وارم لذت ببری
سونگمین:نه نه نه اینکارو نکننع(با داد
از اتاق رفتم بیرون نفس عمیق کشیدم رفتم و سوار ماشینم شدم و راه افتادم طرف جایگاهی که فلیکس و دارو دستش منتظرم بودن از ماشین پیاده شدم رفتم عینکمو بر داشتم و دادم بع بادیگاردم
فلیکس:سونگمین کجاست
ا_ت:نگران نباش جاش خوبه
فلیکس: میگم کجاست بگو تا نکشتمت
ا_ت: شیشیشششش ساکت باش بیا یه شرط ببندیم اون الماس جواهرو ولش بیا سر سونگمین شرط ببندیم چون میدونم کل اطلاعاتی که شما دارید اون میدونه و من به راحتی میتونم اونا رو بخونم اگه من بردم اون برای شما اگه شما بردین اون برای من اما در عوض اون الماس برای من میشع
فلیکس: .....خ.....(مکث)
ا_ت: شروع میکنیم( با داد)
سوار فراری شدم ( ماشین فراری)
کاشکی بود با چرخای قوی نیشخند زدم و کمر بودم و بستم راه افتادم گاز دادم و اونم دنبالم بود
پرش زمان به رسیدن به خونه درختی
ویو ا_ت
وقتی من زود تر رسیدم بهدرخت جنگلی پیاده شدم کلاهمو ور داشتم گذاشتم روی کاپوت ماشینم و دست زدم
ا_ت: افرین افرین (در حال دست زدن) کارت عالی بود
فلیکس:اهوم میبینم نیست بازه اما بهتر چون سونگمین میاد پیش رئیسش
آمد و گوشیو داد دستم تا زنگ بزنند سونگمینو آزاد کنن
گوشیو با حرس گرفتم و زنگ زدم
بادیگارد:بله خانم
ا_ت:بیارینش
۳.۳k
۱۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.