محکم به بازوش ضربه زدم
محکم به بازوش ضربه زدم
مثلا تو پسری
منکه مثل تو نمیترسم شاید ایندفه واقعا ماری چیزی باشه
با فکر مار ترسم دو برابر شد آروم از جام بلند شدم و سمت صدا رفتم، خیلی آروم رو نوک
پام راه میرفتم، یکم جلوتر رفتم که صدا بلندتر شد تو يلحظه سرجام خشکم زد، نگاهی به اطراف انداختم وقتی مطمئن شدم چیزی نبوده قدم بعدی رو برداشتم که پام رو یچیزی و صدای
بد و بلندی اینجاد کرد.
" از دید یونگی
بعد ازین که ات رفت تنها شدم همش داشتم بهش فکر میکردم درسته خیلی لجبازه ولی بامزس به فکرم پوزخندی زدم کجاش با مزس؟ همش جیغ جیغ میکنه، ولی لجبازی هاش باحاله و خوشم میاد که هر دفه کم میاره و وقتی حرص میخوره خیلی کیوت میشه
اههه یونگی آن چه فکرایی که تو میکنی؟
داشتم با خودم کلنجار میرفتم که است با جیغ بدو بدو به سمتم میومد یونگی یونگی فرار کن بدو فرار کن
و از کنارم گذشت از چی فرار کنم؟ یهو صدایی شنیدم وایسا ببینم، صداش... شبیه.. صدای گرازه سریع از جام بلند شدم و پشت سر ا. ت دویدم
وایسا ا. ت صبر کن
ولی همینجوری میدوید منم سرعتمو بالا بردم که از امت جلو زدم
هی یونگیییی...
بعد از ۱۰ دقیقه دوین بلخره وایسادم دستمو گذاشتم رو زانوهام و خم شدم، نفس نفس میزدم وای ات خوبه حالا دنبالمون نمیکرد پشت سرم رو نگاه کردم ولی ا. ت رو ندیدم صاف وایسادم ولی هنوز نفس نفس میزدم ات؟ امت کجایی؟
یهو یچیزی از پشت پرید رو کولم ترسیدم ولی وقتی پاهاش دور شکمم حلقه شد فهمیدم ا. تس دستاش رو دور گردنم حلقه کرده بود و فشار میداد ولی نه اونقدر که خفه بشم پسره بیشور عوضی که منو تنها میزاری و بدو بدو برا خودت فرار میکنی؟ آروم میزدتم و موهامو میکشید آی آی موهام ولم کن میمون بلخره ولم کرد و از کولم پایین اومد و با قیافه ی خیلی کیوت بهم نگاه کرد، دلم میخواست همون لحظه صورتشو بگیرم و بچلونمش خیلی خوردنی شده بود...
چیه نامردها؟ به چی نگاه میکنی؟ لابد تو به جای من طلبکاری آر...
مثلا تو پسری
منکه مثل تو نمیترسم شاید ایندفه واقعا ماری چیزی باشه
با فکر مار ترسم دو برابر شد آروم از جام بلند شدم و سمت صدا رفتم، خیلی آروم رو نوک
پام راه میرفتم، یکم جلوتر رفتم که صدا بلندتر شد تو يلحظه سرجام خشکم زد، نگاهی به اطراف انداختم وقتی مطمئن شدم چیزی نبوده قدم بعدی رو برداشتم که پام رو یچیزی و صدای
بد و بلندی اینجاد کرد.
" از دید یونگی
بعد ازین که ات رفت تنها شدم همش داشتم بهش فکر میکردم درسته خیلی لجبازه ولی بامزس به فکرم پوزخندی زدم کجاش با مزس؟ همش جیغ جیغ میکنه، ولی لجبازی هاش باحاله و خوشم میاد که هر دفه کم میاره و وقتی حرص میخوره خیلی کیوت میشه
اههه یونگی آن چه فکرایی که تو میکنی؟
داشتم با خودم کلنجار میرفتم که است با جیغ بدو بدو به سمتم میومد یونگی یونگی فرار کن بدو فرار کن
و از کنارم گذشت از چی فرار کنم؟ یهو صدایی شنیدم وایسا ببینم، صداش... شبیه.. صدای گرازه سریع از جام بلند شدم و پشت سر ا. ت دویدم
وایسا ا. ت صبر کن
ولی همینجوری میدوید منم سرعتمو بالا بردم که از امت جلو زدم
هی یونگیییی...
بعد از ۱۰ دقیقه دوین بلخره وایسادم دستمو گذاشتم رو زانوهام و خم شدم، نفس نفس میزدم وای ات خوبه حالا دنبالمون نمیکرد پشت سرم رو نگاه کردم ولی ا. ت رو ندیدم صاف وایسادم ولی هنوز نفس نفس میزدم ات؟ امت کجایی؟
یهو یچیزی از پشت پرید رو کولم ترسیدم ولی وقتی پاهاش دور شکمم حلقه شد فهمیدم ا. تس دستاش رو دور گردنم حلقه کرده بود و فشار میداد ولی نه اونقدر که خفه بشم پسره بیشور عوضی که منو تنها میزاری و بدو بدو برا خودت فرار میکنی؟ آروم میزدتم و موهامو میکشید آی آی موهام ولم کن میمون بلخره ولم کرد و از کولم پایین اومد و با قیافه ی خیلی کیوت بهم نگاه کرد، دلم میخواست همون لحظه صورتشو بگیرم و بچلونمش خیلی خوردنی شده بود...
چیه نامردها؟ به چی نگاه میکنی؟ لابد تو به جای من طلبکاری آر...
۳۸۰
۱۳ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.