و من قسم به بی رنگیه اشک ..بیرنگی شک
همَ الآن بی خودُ تَن بدون ما بی مَنِ مَن بوی خُتَنِ مشک کاکات مشک خدای خودتون ميخواهم از قائمِ دُرّ شناسِ حقّ بر شَهدُ صَراح سِرِ ّ سَر
بر سرا پرده زَرّ قطره ای بر قَدَحغَم راز ذَرّه های اَشکِ بر حقّ ماءِ حَرَمَت ميخاهم
بر سرا پرده زَرّ قطره ای بر قَدَحغَم راز ذَرّه های اَشکِ بر حقّ ماءِ حَرَمَت ميخاهم
۴۳۲
۲۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.