پارت 8🖤✨
پارت 8🖤✨
آن روزه بارانی 🖤✨
۸ روز بعد
جنی: ی منشی جدید اووردم ۷ روز گذشتع بود که اومد
رزی: از خواب بیدار شدم رفتم حموم صبحونه خوردم رفتم شرکت رفتم تو دفتر که یهوووووووووووو دیدم یکی در زد
رزی: و اون کسی نبود جززززززززز
لیسا😂
لیسا: سلامممممم رزی
رزی: سلام 😝
لیسا: رز امروز جلسههههه داریم😔
رزی: هااااااااا چی چی چطور🙄😞
لیسا: رزی الزایمر داری؟
رزی: فک کنم🙆♀.
(نیم ساعت بعدد)
،
رزی: جلسه شروع شد بازززز او دوتا😐
لیسا: ممطئنم الیزایمر داری
رزی: خب هفته اینده قراره محموله به دستمون برسه و بگم این محموله خیلی مهم هست
لیسا: بله من ی توضیحاتی درموردهش می دم
نیم ساعت بعد😐
رزی: خواستم برم خونه که لیسا گف بیا خونه من بعدش با ماشین می رم
دونبال جنی جیسو😝
رزی: مزاحمت نمی شم لیسا
لیسا: مزاحمممممممم چیه😕
من ی غافلکیری برا همتون دارم😏
رزی: عه😃
لیسا: عا😄
رزی: منننن یکی میاممم پس😚
لیسا: پرو😅
رزی: شنیدما🙄
پایان پارت 8
آن روزه بارانی 🖤✨
۸ روز بعد
جنی: ی منشی جدید اووردم ۷ روز گذشتع بود که اومد
رزی: از خواب بیدار شدم رفتم حموم صبحونه خوردم رفتم شرکت رفتم تو دفتر که یهوووووووووووو دیدم یکی در زد
رزی: و اون کسی نبود جززززززززز
لیسا😂
لیسا: سلامممممم رزی
رزی: سلام 😝
لیسا: رز امروز جلسههههه داریم😔
رزی: هااااااااا چی چی چطور🙄😞
لیسا: رزی الزایمر داری؟
رزی: فک کنم🙆♀.
(نیم ساعت بعدد)
،
رزی: جلسه شروع شد بازززز او دوتا😐
لیسا: ممطئنم الیزایمر داری
رزی: خب هفته اینده قراره محموله به دستمون برسه و بگم این محموله خیلی مهم هست
لیسا: بله من ی توضیحاتی درموردهش می دم
نیم ساعت بعد😐
رزی: خواستم برم خونه که لیسا گف بیا خونه من بعدش با ماشین می رم
دونبال جنی جیسو😝
رزی: مزاحمت نمی شم لیسا
لیسا: مزاحمممممممم چیه😕
من ی غافلکیری برا همتون دارم😏
رزی: عه😃
لیسا: عا😄
رزی: منننن یکی میاممم پس😚
لیسا: پرو😅
رزی: شنیدما🙄
پایان پارت 8
۵.۷k
۱۴ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.