نگاه اول پارت هفتم
میخواست براش بخوره که در باز شد و کوک وارد شد..
کوک: اینجا چخبره؟
ات: عاح.. ددی(به ته میگفت)
کوک: ددی؟(داد)
ته توجه نکرد و شروع کرد برای ات خوردن
ات: عاح.. عاح.. عااح
کوک اومد ته رو از رو ات بلند کرد و تا میخورد زدش و بعد از خونه بیرونش کرد
کوک: خیانتکار عوضی(داد)
ات: اوم.. ددیی..
کوک: گمشو بیرون(داد)
ات: نه ددی
کوک: خفه شو(عربده)
ات: نههه
کوک سیلیه خیلی خیلی خیلی محکمی به ات زد که ات به خودش اومد
ات: ج.. جونگ.. کوک
کوک: خفه شو(داد)
ات: م.. من.. مع..
کوک نزاشت حرف بزنه و سیلیه دومو زد
ات: م.. معذر....(بغض)
بازم نزاشت حرفی بزنه و سیلیه سومو زد
ات: بسه دیگهه(بغض و داد)
کوک: ببند دهنتو(ترسناک)
ات: من.. من دست خودم نبود(گریه)
کوک: به من چه ربطی داره؟ تو یه خیانتکاری(داد)
ات: نه.. نه نیستم.. نیستمممم(گریه)
کوک: دیگه برام مهم نیست..
ات: جونگکوک ببخشیددد(گریه)
کوک: گمشو از خونم بیرون(عربده)
ات: نههه(گریه)
کوک؛ گمشوو(عربده)
ات اروم اروم رفت..
کوک؛ هاه.. جن*ده..(عصبی و اروم)
ات رفت خونه کلارا و همه چیزو براش تعریف کرد
ک: اینکه چیز خیلی عادی ایهه
ات: عادی؟ هه.. خیانت کردم من میفهمیی؟
ک: اگه اسم اینو میزاری خیانت من 12364567 بار بهش خیانت کردم
ات: چییییی
ک: به خودت سخت نگیرر
ات: من.. من واقعا دست خودم نبود... من.. دوسش دارم..
ک: یه بهترشو پیدا میکنم برات
ات: نمخامممم
ک: پس سینگل بمیر
ات: گریه*
ک: اون ارزششو نداره
ات خواست حرف بزنه که...
___________________________
اینم از پارتی که کلی منو کشتین سرششش
کوک: اینجا چخبره؟
ات: عاح.. ددی(به ته میگفت)
کوک: ددی؟(داد)
ته توجه نکرد و شروع کرد برای ات خوردن
ات: عاح.. عاح.. عااح
کوک اومد ته رو از رو ات بلند کرد و تا میخورد زدش و بعد از خونه بیرونش کرد
کوک: خیانتکار عوضی(داد)
ات: اوم.. ددیی..
کوک: گمشو بیرون(داد)
ات: نه ددی
کوک: خفه شو(عربده)
ات: نههه
کوک سیلیه خیلی خیلی خیلی محکمی به ات زد که ات به خودش اومد
ات: ج.. جونگ.. کوک
کوک: خفه شو(داد)
ات: م.. من.. مع..
کوک نزاشت حرف بزنه و سیلیه دومو زد
ات: م.. معذر....(بغض)
بازم نزاشت حرفی بزنه و سیلیه سومو زد
ات: بسه دیگهه(بغض و داد)
کوک: ببند دهنتو(ترسناک)
ات: من.. من دست خودم نبود(گریه)
کوک: به من چه ربطی داره؟ تو یه خیانتکاری(داد)
ات: نه.. نه نیستم.. نیستمممم(گریه)
کوک: دیگه برام مهم نیست..
ات: جونگکوک ببخشیددد(گریه)
کوک: گمشو از خونم بیرون(عربده)
ات: نههه(گریه)
کوک؛ گمشوو(عربده)
ات اروم اروم رفت..
کوک؛ هاه.. جن*ده..(عصبی و اروم)
ات رفت خونه کلارا و همه چیزو براش تعریف کرد
ک: اینکه چیز خیلی عادی ایهه
ات: عادی؟ هه.. خیانت کردم من میفهمیی؟
ک: اگه اسم اینو میزاری خیانت من 12364567 بار بهش خیانت کردم
ات: چییییی
ک: به خودت سخت نگیرر
ات: من.. من واقعا دست خودم نبود... من.. دوسش دارم..
ک: یه بهترشو پیدا میکنم برات
ات: نمخامممم
ک: پس سینگل بمیر
ات: گریه*
ک: اون ارزششو نداره
ات خواست حرف بزنه که...
___________________________
اینم از پارتی که کلی منو کشتین سرششش
۵.۹k
۲۰ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.