نمیدانم کدامین واژه های تلخ را میان این شعر بگذارم
نمیدانم کدامین واژه های تلخ را میان این شعر بگذارم
تا درد درونم را طرح کند.
این واژه ها برایم گویی، تماما المثنی نوشتن است.
جز کلمه "تو"
به " تو " که میرسم
حتی این قلم نیز هنگام نوشتن گیر میکند
گویی که جوهرش مرده
همانند اشک های آویخته شده روی صورتم.
که گواهی میدهند دیگر توان بریده ام.
نخستین ملاقات اتفاقی مان
میان شلوغی جمعیت
نگاه های گره خورده مان
و پاهایی که از رفتن باز ماندند
دیگر هیچ چیز عادی نبود
حتی تپش های این قلب وامانده
تماما " تو " بودی و بس
حال،
دیگر نه تو هستی
و نه من همان "مریم " پیشین.
واوژه ها،
روی این کاغذ مکرر خط خورده ام جمع شوید و
برای سوگواری " مریم " از آن " تو " بنویسید.
#مریم
تا درد درونم را طرح کند.
این واژه ها برایم گویی، تماما المثنی نوشتن است.
جز کلمه "تو"
به " تو " که میرسم
حتی این قلم نیز هنگام نوشتن گیر میکند
گویی که جوهرش مرده
همانند اشک های آویخته شده روی صورتم.
که گواهی میدهند دیگر توان بریده ام.
نخستین ملاقات اتفاقی مان
میان شلوغی جمعیت
نگاه های گره خورده مان
و پاهایی که از رفتن باز ماندند
دیگر هیچ چیز عادی نبود
حتی تپش های این قلب وامانده
تماما " تو " بودی و بس
حال،
دیگر نه تو هستی
و نه من همان "مریم " پیشین.
واوژه ها،
روی این کاغذ مکرر خط خورده ام جمع شوید و
برای سوگواری " مریم " از آن " تو " بنویسید.
#مریم
۹۰۲
۱۳ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.