سناریو
وقتی باهمشون از کره میرید عروسیه یکی از فامیلات
ات: کوک جیمین و جناب کیم سوکجین محترم خواهش میکنم اونجا آبرو ریزی راه نندازید واگرنه پاره اید افتاد؟
کوک: باشه حالا(با لبخندی مرموز)
جیمین: من به این کیوتی و مهربونی چرا اینو میگی؟
ات: آره اصن مظلوم جمع تویی فقط با این مظلومیتت نمیدونم چرا هر روز در عذابم
جین: ات زنمو اوردی؟
ات: از اونجایی که ول کنش نیستی نیاوردم برو توی دست شویی اونجا هست
جین: صورت هندسامم میبوسه توی دستشویییی
ات:....
ولش بک داخل عروسی
نامجون: ات من یه گوهی خوردم
ات: واایی باز چیه؟
نامی: گارسون داشت میوفتاد گرفتمش کمرش شکست
ات:...ایگو ایگو ایگووو
شوگا: ات توی عروسیاتون نارنگی نداره همش شیر موزههه
کوک: ایشون در حال خوردن ۲۳۴۵۶۸۸۰۰ شیر موزشون هستن
ات: کوک بسه دیگه میمیریی
کوک: ات بده میخوام بخورممم
ات: نههخخ
ات: نامی جیهوپ کو؟
نامی: داره با عروس میرقصه قیافه داماد و ندیدی الاناس چوب تو چیزش کنه
ات: وایی خدااا منو سنگگ کننن
تهیونگ: در حال گریه کردن
ات: ته چرا گریه میکنی؟
تهیونگ: یونتانننننن بچمو میخواممم
ات: باشه دیگهه فردا پیششی
موقع شام
جیمین: ات اون چیه؟
ات: کباب
جیمین: ات اون برنج سبزه چیه؟
ات: باقالی پلوعه
جیمین: اون سفید قرمزه چیهه
ات: زرشک پلوعههه حالا میشه بخوری؟
جیمین: کوک اون کفاب (کباب) اون برنج سبزه و سفید قرمزرو بده
کوک: نمیرییی
جیمین: سرت تو کار خودت باشه بی ادب
شوگا: بچه ها جین کو
تهیونگ : از وقتی که اومدیم توی دست شوییه
ات: خدا یاااا منو بکششش خواهششش
ات: کوک جیمین و جناب کیم سوکجین محترم خواهش میکنم اونجا آبرو ریزی راه نندازید واگرنه پاره اید افتاد؟
کوک: باشه حالا(با لبخندی مرموز)
جیمین: من به این کیوتی و مهربونی چرا اینو میگی؟
ات: آره اصن مظلوم جمع تویی فقط با این مظلومیتت نمیدونم چرا هر روز در عذابم
جین: ات زنمو اوردی؟
ات: از اونجایی که ول کنش نیستی نیاوردم برو توی دست شویی اونجا هست
جین: صورت هندسامم میبوسه توی دستشویییی
ات:....
ولش بک داخل عروسی
نامجون: ات من یه گوهی خوردم
ات: واایی باز چیه؟
نامی: گارسون داشت میوفتاد گرفتمش کمرش شکست
ات:...ایگو ایگو ایگووو
شوگا: ات توی عروسیاتون نارنگی نداره همش شیر موزههه
کوک: ایشون در حال خوردن ۲۳۴۵۶۸۸۰۰ شیر موزشون هستن
ات: کوک بسه دیگه میمیریی
کوک: ات بده میخوام بخورممم
ات: نههخخ
ات: نامی جیهوپ کو؟
نامی: داره با عروس میرقصه قیافه داماد و ندیدی الاناس چوب تو چیزش کنه
ات: وایی خدااا منو سنگگ کننن
تهیونگ: در حال گریه کردن
ات: ته چرا گریه میکنی؟
تهیونگ: یونتانننننن بچمو میخواممم
ات: باشه دیگهه فردا پیششی
موقع شام
جیمین: ات اون چیه؟
ات: کباب
جیمین: ات اون برنج سبزه چیه؟
ات: باقالی پلوعه
جیمین: اون سفید قرمزه چیهه
ات: زرشک پلوعههه حالا میشه بخوری؟
جیمین: کوک اون کفاب (کباب) اون برنج سبزه و سفید قرمزرو بده
کوک: نمیرییی
جیمین: سرت تو کار خودت باشه بی ادب
شوگا: بچه ها جین کو
تهیونگ : از وقتی که اومدیم توی دست شوییه
ات: خدا یاااا منو بکششش خواهششش
۸.۳k
۰۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.