نگاهی به عملکرددولت روحانی درمدیریت هنر هفتم: سینما کُشی...
دوشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۰ -کیهان_ آرش فهیم
نگاهی به عملکرد دولت حسن روحانی در مدیریت هنر هفتم: سینما کُشی
مرور اقدامات یک دولت در عرصه سینما، فرصتی برای آسیب شناسی و اصلاح عملکرد مدیریت سینما در دولت آینده است. امروز که دولت دوازدهم به روزهای پایانی خودش نزدیک شده و در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و تشکیل دولت جدید قرار داریم، بررسی و شناسایی نقاط ضعف اداره سینما در این دوره هشتساله میتواند زمینهساز بهبودبخشی به امور هنر هفتم در آتی باشد. نکته مهم این است که برفرازی و سرافرازی سینما، یکی از نشانههای اصلی پویایی عملکرد یک دولت در حوزه فرهنگ و هنر محسوب میشود؛ بنابراین، یکی از بخشهایی که دولت جدید حتما باید نسبت به آواربرداری و ارتقای آن تلاش کند، سینماست.
اقدامات دولتهای یازدهم و دوازدهم در زمینه سینما را نمیتوان از سایر سیاستها و برنامههای این دولت جدا کرد. همه آنچه طی هشت سال گذشته در حوزههای مختلف اتفاق افتاد، کم و بیش در اداره سینما توسط این دولت با مدیران متفاوت نیز قابل مشاهده است. بیعدالتی و برخورداری عدهای قلیل در مقابل بیبهرگی اکثریت، غلبه افسردگی در محتوای آثار، بیتفاوتی نسبت به مسائل و آرمانهای ملی در فیلمهای تولید شده با حمایت دولت، تعارض شعارها با آنچه در عمل اتفاق میافتد، عدم اقدام به وعدهها و... همه شاخصهایی هستند که طی حدود هشت سال گذشته از سوی یاران فرهنگی حسن روحانی در سینما اعمال شد.
نقد سیاستهای سینمایی دولت اعتدال، امری سهل و دشوار است. سهل از این نظر که اشتباهات و نقاط ضعف این دولت در عرصه سینما بیشمار است، دشوار هم از این نظر که مدیریت سینمایی دولتهای یازدهم و دوازدهم، اساساً فاقد سیاست و چشمانداز معینی جهت سنجش بوده است. البته ناگفته پیداست که همه مشکلات و ضعفهای رایج و شایع در سینمای کشور را نمیتوان پای مدیریت سینمایی این دولت نوشت. وضعیت امروز سینمای ایران را میتوان مشابه یک مثلث دانست که یک ضلع آن را مدیریت دولتی تشکیل میدهد. ضلع دیگر، سابقه و پشتوانه بیش از یکصدساله هنر هفتم در این کشور است که عمدتاً در تقابل با اصالتها و فرهنگ بومی ما و بیشتر در قالب دوگانه فیلمفارسی- شبهروشنفکری شکل گرفته. سومین ضلع این مثلث هم فضای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دولت بر کشور است که قطعا بر سینما هم تأثیر میگذارد. اما در هر حال، آنچه آشکار است، شکست دولت اعتدال در عرصه سینما بود. شاید آشکارترین نشانه این شکست، تضاد اغلب فیلمهای تولید شده در این هشت سال با شعارهای دولت بود؛ سینمای افسرده، غالبترین جریان سینمایی طی دوران فعالیت دولت تدبیر وامید بود.
ادامه در پست بعدی .....
نگاهی به عملکرد دولت حسن روحانی در مدیریت هنر هفتم: سینما کُشی
مرور اقدامات یک دولت در عرصه سینما، فرصتی برای آسیب شناسی و اصلاح عملکرد مدیریت سینما در دولت آینده است. امروز که دولت دوازدهم به روزهای پایانی خودش نزدیک شده و در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و تشکیل دولت جدید قرار داریم، بررسی و شناسایی نقاط ضعف اداره سینما در این دوره هشتساله میتواند زمینهساز بهبودبخشی به امور هنر هفتم در آتی باشد. نکته مهم این است که برفرازی و سرافرازی سینما، یکی از نشانههای اصلی پویایی عملکرد یک دولت در حوزه فرهنگ و هنر محسوب میشود؛ بنابراین، یکی از بخشهایی که دولت جدید حتما باید نسبت به آواربرداری و ارتقای آن تلاش کند، سینماست.
اقدامات دولتهای یازدهم و دوازدهم در زمینه سینما را نمیتوان از سایر سیاستها و برنامههای این دولت جدا کرد. همه آنچه طی هشت سال گذشته در حوزههای مختلف اتفاق افتاد، کم و بیش در اداره سینما توسط این دولت با مدیران متفاوت نیز قابل مشاهده است. بیعدالتی و برخورداری عدهای قلیل در مقابل بیبهرگی اکثریت، غلبه افسردگی در محتوای آثار، بیتفاوتی نسبت به مسائل و آرمانهای ملی در فیلمهای تولید شده با حمایت دولت، تعارض شعارها با آنچه در عمل اتفاق میافتد، عدم اقدام به وعدهها و... همه شاخصهایی هستند که طی حدود هشت سال گذشته از سوی یاران فرهنگی حسن روحانی در سینما اعمال شد.
نقد سیاستهای سینمایی دولت اعتدال، امری سهل و دشوار است. سهل از این نظر که اشتباهات و نقاط ضعف این دولت در عرصه سینما بیشمار است، دشوار هم از این نظر که مدیریت سینمایی دولتهای یازدهم و دوازدهم، اساساً فاقد سیاست و چشمانداز معینی جهت سنجش بوده است. البته ناگفته پیداست که همه مشکلات و ضعفهای رایج و شایع در سینمای کشور را نمیتوان پای مدیریت سینمایی این دولت نوشت. وضعیت امروز سینمای ایران را میتوان مشابه یک مثلث دانست که یک ضلع آن را مدیریت دولتی تشکیل میدهد. ضلع دیگر، سابقه و پشتوانه بیش از یکصدساله هنر هفتم در این کشور است که عمدتاً در تقابل با اصالتها و فرهنگ بومی ما و بیشتر در قالب دوگانه فیلمفارسی- شبهروشنفکری شکل گرفته. سومین ضلع این مثلث هم فضای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دولت بر کشور است که قطعا بر سینما هم تأثیر میگذارد. اما در هر حال، آنچه آشکار است، شکست دولت اعتدال در عرصه سینما بود. شاید آشکارترین نشانه این شکست، تضاد اغلب فیلمهای تولید شده در این هشت سال با شعارهای دولت بود؛ سینمای افسرده، غالبترین جریان سینمایی طی دوران فعالیت دولت تدبیر وامید بود.
ادامه در پست بعدی .....
۱.۸k
۱۸ خرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.