𝙢𝙖𝙜𝙝𝙚𝙝 𝙢𝙞𝙨𝙝𝙚𝙝 𝟭𝟯

_ ای وای . ا/ت فداتشم گریه نکن زندگیم . من گوه خوردم . من غلط کردم اصن . فقط اون اشکا رو نریز دلم کباب میشه .
خودمم بغض کرده بودم .
+ چرا هققق چرا انقدر هققق بی رحمی ؟
اشک توی چشمام جمع شد .
_ ببخشید عزیزم ببخشید . بخدا دست خودم نبود . قول میدم کاری کنم که هیچوقت اذیت نشی باشه ؟؟
گریش بند اومد اما هنوزم نفس نفس میزد . معلوم بود خیلی ترسیده .
_ دیگه ازم نترس هیچ کاری باهات ندارم . باور کن .
+ با ... باشه . بذارم زمین صورتمو بشورم .
_ قول میدی در نری ؟؟
+ اره قول میدم .
یواش اما مشکوک گذاشتمش زمین . آب زد به صورتش و برگشت سمتم .
+ بریم من غذا می‌خوام .
زیر گردن و پاهاشو گرفتم و گفتم : بریم .
+ بخدا در نمیرم 😐 .
_ نچ تو مشکوک میزنی 😌 .
+ که اینطور 🙄 .
رفتیم پایین جیهوپ با دیدن ا/ت توی بغلم جا خورد .
جیهوپ : ا/تتتت . چرا اجازه دادی ...
+ کاری باهام نداره . در ضمن خودت هنوز رفیقتو نمیشناسی ؟؟ فک کرده من چلاقم هر چی میگم نیستم ول کن نیست .
_ آهای جیهوپ .
جیهوپ : هوم چته ؟؟
_ من راضی ، اون راضی ، یه قهوه ترکی ناراضی ؟؟
هجوم آورد سمتم که ا/ت رو گذاشتم زمین و الفراررررر .
جیهوپ : من شدم قهوه ترکی ارهههه ؟؟ الان که بوققق ( داره فحش میده 👐🏻😐 آخ آخ آخ )
+ نچ نچ نچ نمیدونستم داداشم انقدر بی ادبه .
_ اینا که داره میگه خوبه تازه کجاشو دیدی ( داد میزد که صداش برسه )
جیهوپ : صب کن تا اونارم بگم کوکککک .