proud love پارت26
جیمین ک یهووو هانام کشیدم عقب بهش نگا کردم محکم بغلش کردم
هانا. باشه باشه اخ جیمیننن ولمممم کننننن
جیمین. من راحتم جام راحتههه
هانا. خررر کمرم شکستتت پشتم مثل اینکه زخمه
حواسم نبود تیر خورده بود تازه فهمیدم چی شده
جیمین. او بببشید بیبیم 🥺🥺خوبی مگه نه چیزیت نیست نفس میکشی دهنتو باز کن ببینم بگو جیمین ببینم یادته حالت خوبه منو میبینی این چیه
هانا. با قیافه پوکر نگاش کردم جیمین جیمین جیمنننن ساکت شد منو نگاه کرد من خوبم هانی همچیییمم یادمه نگران نباش فقط نمیدونم چجوری الان اینجام
جیمین. اینش اصلا مهم نیست مهم اینه تو زنده ایی
تازه متوجه نامی شدم ک داشت تو ماشین داشت گریه میکرد فکر میکرد هانا مرده
هانا. ی نقشه ایی دارم در گوش جیمین گفتم خندید
جیمین. رفتم پیش نامی نامی نامی گریه نکن هق اون اون جاش خوبه مگه نه هق
نامی. جیمین من دیگه اجی
کوچولو ندارممم پس خوردن شیرینای مامانمو گردن کی بندازم هق جیمین بغلش کرد
هانا. ک اینطوررر مچتووو گرفتمم تو شیرینیا روو میخوردییی مینداختی گردن منن میکشمتتتت نامی با تعجب نگام کرد با کمک ته وایساده بودم چون پشتم زخمی بود
نامی. ها... ها.... هانا تو تو زنده ایی پرید بغلم خواهر کوچولوومممم رو هوا میچرخوندتم عاشقتم قول میدم از این ب بعد هر اتفاقی افتاد مقصر خودم باشم فقط تو پیشم باش هق
هانا. نامییی گریه نکننن دیگههه پس بهم بدهکاریی شیرینی بدی مخصوصا از اون کیک شکلاتیا ک سرش اشکمو در اوردی تو خوردی بعد انداختی گردن من
نامی. باشه 🥺 برات کلی شیرینو کیک میگیرم
جیهوپ. جیمین باید هانارو ببریم پشتش هنوز خون ریزی داره ممکنه خطرناک باشه
راه افتادیم سمت عمارت جیهوپ پشتمو گلوله رو در اورد ک جیغم رفت هوا نامجونو جیمین دستامو گرفته بودن
هانا. هر دوتاتونو میکشمم هق با این دکتر خر دست ب یکی میکنید من میدونم باهاتون هق بدم میاد ازتون هق جیمین تو دیگه چرا هق ایییی ولی کنننن
نامی. اه انقدر وول نزنن دیگه لوس
جیمین. بیبی من اروم باش الان تموم میشه سرمو بوس کرد
نامی. وایی خدا چقدر لوسش میکنیی
بالاخرع بعدی کلی فحش دادن ب جیهوپو نامی و جیمین کمرمو بست بهم مسکن داد نشستم رو تخت با نفرت ب جفتشون نگاه میکردم
نامی. دیدی انقدر جیغ زدی تموم شد
هانا. جیمین از تو انتظار نداشتم میدونی چقدر درد داشت هق🥺🥺
جیمین اومد سمتم گونمو بوس کرد
جیمین. گریه نکن دیگههه پرنسس منن میدونی چقدر نگرانت شدیم
هانا. من چجوری زنده ام
جیمین. نامی از قضیه خبر دار بود بهش اشاره کردم بره بیرونن
جیمین. مطمئنی میخوای بدونی
هانا. هوم
جیمین. باشه مادرم قبلا گفته بود زهر خون اشاما ی انسانو زنده میکنن ولی بعد اینکه زهر وارد بدنشون میشه تبدیل ب خون اشام میشن و من هم
هانا. یعنی تو داری میگی الان من ی
جیمین. خون اشامی
هانا. از شک میخندیدم
جیمین. باور کن مجبور بودم نمیتونستم بزارم بمیری
هانا. رفتم جلو دستامو قاب صورتش کردم بوسیدمش جدا شدم ممنونم ک نجاتم دادی جیمین من من واقعا نمیدونم چیکار کنم 🥺 ولی خون اشام بودن چجوریهه من ک مثل پدرت نمیشم مگه نه
جیمین. وایی هانااا هرکسی ک محبتی نداشته باشه اونطوری میشه تو مهربون ترین ادم توی زندگیمیی پرنسسممممم
هانا. میسیی جیمینا 🥺
جیمین. همچیوو بهت میگم ک چجوری باشی فکر نکن زیاد بهش فعلا باید استراحت کنی
هانارو کمک کردم بخوابه رو تخت روشو کشیدم سرشو بوس کردم اومدم بیرون
باید براش خون میبردم ولی استراحت کنه بعدا امیدوارم بدش نیاد
اینم از این پارتتت بقیشمم فردا وقت شد و تونستم میزارممم باییییی♥🥺🥺💜🥳 ببخشید کم بود تند تند نوشتم کهه زود اپ بکنم برم بقیه درسمو بنویسم سوریی🥳💜♥
هانا. باشه باشه اخ جیمیننن ولمممم کننننن
جیمین. من راحتم جام راحتههه
هانا. خررر کمرم شکستتت پشتم مثل اینکه زخمه
حواسم نبود تیر خورده بود تازه فهمیدم چی شده
جیمین. او بببشید بیبیم 🥺🥺خوبی مگه نه چیزیت نیست نفس میکشی دهنتو باز کن ببینم بگو جیمین ببینم یادته حالت خوبه منو میبینی این چیه
هانا. با قیافه پوکر نگاش کردم جیمین جیمین جیمنننن ساکت شد منو نگاه کرد من خوبم هانی همچیییمم یادمه نگران نباش فقط نمیدونم چجوری الان اینجام
جیمین. اینش اصلا مهم نیست مهم اینه تو زنده ایی
تازه متوجه نامی شدم ک داشت تو ماشین داشت گریه میکرد فکر میکرد هانا مرده
هانا. ی نقشه ایی دارم در گوش جیمین گفتم خندید
جیمین. رفتم پیش نامی نامی نامی گریه نکن هق اون اون جاش خوبه مگه نه هق
نامی. جیمین من دیگه اجی
کوچولو ندارممم پس خوردن شیرینای مامانمو گردن کی بندازم هق جیمین بغلش کرد
هانا. ک اینطوررر مچتووو گرفتمم تو شیرینیا روو میخوردییی مینداختی گردن منن میکشمتتتت نامی با تعجب نگام کرد با کمک ته وایساده بودم چون پشتم زخمی بود
نامی. ها... ها.... هانا تو تو زنده ایی پرید بغلم خواهر کوچولوومممم رو هوا میچرخوندتم عاشقتم قول میدم از این ب بعد هر اتفاقی افتاد مقصر خودم باشم فقط تو پیشم باش هق
هانا. نامییی گریه نکننن دیگههه پس بهم بدهکاریی شیرینی بدی مخصوصا از اون کیک شکلاتیا ک سرش اشکمو در اوردی تو خوردی بعد انداختی گردن من
نامی. باشه 🥺 برات کلی شیرینو کیک میگیرم
جیهوپ. جیمین باید هانارو ببریم پشتش هنوز خون ریزی داره ممکنه خطرناک باشه
راه افتادیم سمت عمارت جیهوپ پشتمو گلوله رو در اورد ک جیغم رفت هوا نامجونو جیمین دستامو گرفته بودن
هانا. هر دوتاتونو میکشمم هق با این دکتر خر دست ب یکی میکنید من میدونم باهاتون هق بدم میاد ازتون هق جیمین تو دیگه چرا هق ایییی ولی کنننن
نامی. اه انقدر وول نزنن دیگه لوس
جیمین. بیبی من اروم باش الان تموم میشه سرمو بوس کرد
نامی. وایی خدا چقدر لوسش میکنیی
بالاخرع بعدی کلی فحش دادن ب جیهوپو نامی و جیمین کمرمو بست بهم مسکن داد نشستم رو تخت با نفرت ب جفتشون نگاه میکردم
نامی. دیدی انقدر جیغ زدی تموم شد
هانا. جیمین از تو انتظار نداشتم میدونی چقدر درد داشت هق🥺🥺
جیمین اومد سمتم گونمو بوس کرد
جیمین. گریه نکن دیگههه پرنسس منن میدونی چقدر نگرانت شدیم
هانا. من چجوری زنده ام
جیمین. نامی از قضیه خبر دار بود بهش اشاره کردم بره بیرونن
جیمین. مطمئنی میخوای بدونی
هانا. هوم
جیمین. باشه مادرم قبلا گفته بود زهر خون اشاما ی انسانو زنده میکنن ولی بعد اینکه زهر وارد بدنشون میشه تبدیل ب خون اشام میشن و من هم
هانا. یعنی تو داری میگی الان من ی
جیمین. خون اشامی
هانا. از شک میخندیدم
جیمین. باور کن مجبور بودم نمیتونستم بزارم بمیری
هانا. رفتم جلو دستامو قاب صورتش کردم بوسیدمش جدا شدم ممنونم ک نجاتم دادی جیمین من من واقعا نمیدونم چیکار کنم 🥺 ولی خون اشام بودن چجوریهه من ک مثل پدرت نمیشم مگه نه
جیمین. وایی هانااا هرکسی ک محبتی نداشته باشه اونطوری میشه تو مهربون ترین ادم توی زندگیمیی پرنسسممممم
هانا. میسیی جیمینا 🥺
جیمین. همچیوو بهت میگم ک چجوری باشی فکر نکن زیاد بهش فعلا باید استراحت کنی
هانارو کمک کردم بخوابه رو تخت روشو کشیدم سرشو بوس کردم اومدم بیرون
باید براش خون میبردم ولی استراحت کنه بعدا امیدوارم بدش نیاد
اینم از این پارتتت بقیشمم فردا وقت شد و تونستم میزارممم باییییی♥🥺🥺💜🥳 ببخشید کم بود تند تند نوشتم کهه زود اپ بکنم برم بقیه درسمو بنویسم سوریی🥳💜♥
۴۰.۲k
۰۳ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.