راکون کچولو مو صورتی p51
سرشو پایین گرفت و دیگه تا مدتی حرفی نزد
برای غذا هم یکم ماهی گرفتیم ولی من میخواستم قارچ ببرم واسه همین یکم هم قارچ که سمی نباشه و قابل خوردن باشه با خودم آوردم
بعد از اینکه به غار رسیدیم هردومون یه گوشه نشستیم واسه خودمون و به کسی کاری نداشتیم فکر کنم همینم رفت روی مخ بکی چون بهمون گفت که یکم با هم حرف بزنیم و اینا
بکی:اصلا اگه الان آنیا بلد شه چی بگم بهش
پوف ولش کن خودم یکاریش میکنم
حدود چند دقیقه بعد آنیا هم بیدار شدو شروع کرد به مالیدن چشماش
من:بیدار شدی؟
آنیا:هوم چقدر خوابیدم؟
من:فکر کنم یه چیزی حدود 3 ساعت
آنیا:اوه مثل اینکه دوباره خوابم سنگین شده
من:اون دفعه هم بزور بیدار شدی
آنیا:اهم اهم اهم
من:نیاز نیست که به خودت فشار بیاری اگه میخوای بازم بخواب
آنیا:هوم ولی فعلا دیگه خوابم نمیاد با این حال میگم که خبب بد نیست هر از گاهی از اینجور اتفاقات بیفته
چی داره میگه
آنیا:منظورم اینه که اگه همه چیز یکنواخت باشه کسل کننده میشه و خب یه جورایی زیادی آروم میشه
من:شاید
دوباره صدا ها واسم مبهم شدن
منظورش چیه چی میگه مگه یه زندگی آروم و یکنواخت بهتر نیست؟
واقعا اینجور چیزا رو دوست داره
نمیفهمم یعنی یه زندگی پر از هیجان رو به یه زندگیه آروم ترجیح میده؟ شایدم من زیادی آرومـ.. .
یه هو پشت یقه لباسم کشیده شد
آنیا بایه دستش یقه منو گرفته بود و با یه دستش یقه جک رو بعد کشیدمون بالا
آنیا:بلند شید آقایون گراز و بخواطر یه ظرف غذا باهم دعوا نکنید
با تعجب به آنیا نگاه کردمپس اینجوری جمش کردی آره از از این ایده خندم گرفت و بدون اینکه خودم حواسم باشه بلند خندیدم
آنیا:هوی به چی میخندید؟ ولی مثل اینکه مشکلی نیست و من الکی نگران بودم لبخندی زد و ولمون کرد هردو ی ماهم پخش زمین شدیم
بعدش هم آنیا رفت پیش بکی
دستم رو بردم سمت سرم تا تا یکم مالشش بدم
لعنتی سمه که باعث افزایش قدرت فیزیکی نمیشه
پس چجوری تونست با یک دست بکشونتم روی زمین اصلا چرا یهو ول کرد که کنه بدبخت اینجوری بخورم زمین
وایسا واقعا باعث افزایش قدرت فیزیکی نمیشه؟
من:هوی جک
جک:با منی؟
من:نه با عمم میگم سمه که باعث افزایش قدرت فیزیکی نمیشه؟
جک:چرا باعث میشه یکم قدرت فرد افزایش پیدا کنه
من:مگه داروی تقویتیه؟
جک:منم که اول فهمیدم همینو گفتم ولی خب اینجوریه دیگه
من:خدایا این چه سمیه دیگه
جک:ولی این اتفاق فقط واسه کسایی میوفته که قدرتی داشته باشن بعد از اینکه سم وارد بدنشون میشه یک ساعته قدرتشون رو از دست میدن و حتیاگه پادزهر هم وارد بدنشون بشه قدرتشون بر نمیگرده ولی در عوض قدرتی که از دست دادن هروقت که پادزهر وارد بدنشون بشه قدرت فیزیکی عالی ای بدست میارن
من:که اینطور
جک:قدرتی داشته؟
من:چه عرض کنم
برای غذا هم یکم ماهی گرفتیم ولی من میخواستم قارچ ببرم واسه همین یکم هم قارچ که سمی نباشه و قابل خوردن باشه با خودم آوردم
بعد از اینکه به غار رسیدیم هردومون یه گوشه نشستیم واسه خودمون و به کسی کاری نداشتیم فکر کنم همینم رفت روی مخ بکی چون بهمون گفت که یکم با هم حرف بزنیم و اینا
بکی:اصلا اگه الان آنیا بلد شه چی بگم بهش
پوف ولش کن خودم یکاریش میکنم
حدود چند دقیقه بعد آنیا هم بیدار شدو شروع کرد به مالیدن چشماش
من:بیدار شدی؟
آنیا:هوم چقدر خوابیدم؟
من:فکر کنم یه چیزی حدود 3 ساعت
آنیا:اوه مثل اینکه دوباره خوابم سنگین شده
من:اون دفعه هم بزور بیدار شدی
آنیا:اهم اهم اهم
من:نیاز نیست که به خودت فشار بیاری اگه میخوای بازم بخواب
آنیا:هوم ولی فعلا دیگه خوابم نمیاد با این حال میگم که خبب بد نیست هر از گاهی از اینجور اتفاقات بیفته
چی داره میگه
آنیا:منظورم اینه که اگه همه چیز یکنواخت باشه کسل کننده میشه و خب یه جورایی زیادی آروم میشه
من:شاید
دوباره صدا ها واسم مبهم شدن
منظورش چیه چی میگه مگه یه زندگی آروم و یکنواخت بهتر نیست؟
واقعا اینجور چیزا رو دوست داره
نمیفهمم یعنی یه زندگی پر از هیجان رو به یه زندگیه آروم ترجیح میده؟ شایدم من زیادی آرومـ.. .
یه هو پشت یقه لباسم کشیده شد
آنیا بایه دستش یقه منو گرفته بود و با یه دستش یقه جک رو بعد کشیدمون بالا
آنیا:بلند شید آقایون گراز و بخواطر یه ظرف غذا باهم دعوا نکنید
با تعجب به آنیا نگاه کردمپس اینجوری جمش کردی آره از از این ایده خندم گرفت و بدون اینکه خودم حواسم باشه بلند خندیدم
آنیا:هوی به چی میخندید؟ ولی مثل اینکه مشکلی نیست و من الکی نگران بودم لبخندی زد و ولمون کرد هردو ی ماهم پخش زمین شدیم
بعدش هم آنیا رفت پیش بکی
دستم رو بردم سمت سرم تا تا یکم مالشش بدم
لعنتی سمه که باعث افزایش قدرت فیزیکی نمیشه
پس چجوری تونست با یک دست بکشونتم روی زمین اصلا چرا یهو ول کرد که کنه بدبخت اینجوری بخورم زمین
وایسا واقعا باعث افزایش قدرت فیزیکی نمیشه؟
من:هوی جک
جک:با منی؟
من:نه با عمم میگم سمه که باعث افزایش قدرت فیزیکی نمیشه؟
جک:چرا باعث میشه یکم قدرت فرد افزایش پیدا کنه
من:مگه داروی تقویتیه؟
جک:منم که اول فهمیدم همینو گفتم ولی خب اینجوریه دیگه
من:خدایا این چه سمیه دیگه
جک:ولی این اتفاق فقط واسه کسایی میوفته که قدرتی داشته باشن بعد از اینکه سم وارد بدنشون میشه یک ساعته قدرتشون رو از دست میدن و حتیاگه پادزهر هم وارد بدنشون بشه قدرتشون بر نمیگرده ولی در عوض قدرتی که از دست دادن هروقت که پادزهر وارد بدنشون بشه قدرت فیزیکی عالی ای بدست میارن
من:که اینطور
جک:قدرتی داشته؟
من:چه عرض کنم
۳.۰k
۱۰ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.