فیک عشق شیشه ای پارت 8
بلخره رسیدم..ولی اونجا ی دختر بود فک کنم همون دخترس ک پیشه عمو پارک بود
ته: اهم
ا.ت: ع خش اومدین بفرمایید
ته: با عاقای پارک کار دارم
ا.ت: عاها با بابام کار داری..باباااااااااااا
یا خدا نگرانه حنجرشم🗿
ب ا.ت: ایبابا دوباره شروع کردی ارومممم
ته: سلام عمو
ب ا.ت: یا حضرت چریونگگگ..سلام پسرم خبی
ته: اره عمو شما خبی چه بیخبر رفتی
ب ا.ت: خبم اره دیگع عجله ای شد
ا.ت دوتا اب پرتغال اورد بعد یچی زمزمه کرد ک عمو با خنده نگاش کرد
عمو داشت اب پرتغالشو میخورد ک با حرف م پرید ت گلوش
ته: عمو بلخره قراره خاهرمو پیدا کنم
ب ا.ت: (سرفه سرفع سرفه بیشتر🗿)
ا.ت: بابا چیشددد
ته: ع عمو خبیی
ب ا.ت: هیچی هیچی خبم..ب سلامتی چ خوب بلخرع خاهرتو میبینی
ته: اره اومدم ی احوال پرسی کنم دیگه
ب ا.ت: سلامت باشی پسر خدافز
ته: خدافس
ا.ت: و بازم خدافس🗿
ع اونجا اومدم بیرون رفتم سوار ماشین شدم
عکس بچگی خاهرمو در اوردمو نگا کردم هفف دلم خیلی براش تنگ شده بود
پرش زمانی یکی ع عمارتای ته پیشه جانگ🗿:
(حمایت کنیددد
اگه دعا کنین امتحان فردامو نرینم ی پارت دیگم میزارم امرو
#اصکی_ممنوع
#وانشات
#فیک
ته: اهم
ا.ت: ع خش اومدین بفرمایید
ته: با عاقای پارک کار دارم
ا.ت: عاها با بابام کار داری..باباااااااااااا
یا خدا نگرانه حنجرشم🗿
ب ا.ت: ایبابا دوباره شروع کردی ارومممم
ته: سلام عمو
ب ا.ت: یا حضرت چریونگگگ..سلام پسرم خبی
ته: اره عمو شما خبی چه بیخبر رفتی
ب ا.ت: خبم اره دیگع عجله ای شد
ا.ت دوتا اب پرتغال اورد بعد یچی زمزمه کرد ک عمو با خنده نگاش کرد
عمو داشت اب پرتغالشو میخورد ک با حرف م پرید ت گلوش
ته: عمو بلخره قراره خاهرمو پیدا کنم
ب ا.ت: (سرفه سرفع سرفه بیشتر🗿)
ا.ت: بابا چیشددد
ته: ع عمو خبیی
ب ا.ت: هیچی هیچی خبم..ب سلامتی چ خوب بلخرع خاهرتو میبینی
ته: اره اومدم ی احوال پرسی کنم دیگه
ب ا.ت: سلامت باشی پسر خدافز
ته: خدافس
ا.ت: و بازم خدافس🗿
ع اونجا اومدم بیرون رفتم سوار ماشین شدم
عکس بچگی خاهرمو در اوردمو نگا کردم هفف دلم خیلی براش تنگ شده بود
پرش زمانی یکی ع عمارتای ته پیشه جانگ🗿:
(حمایت کنیددد
اگه دعا کنین امتحان فردامو نرینم ی پارت دیگم میزارم امرو
#اصکی_ممنوع
#وانشات
#فیک
۵.۳k
۰۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.