پارت ۲ تتو آرتیست من ✨️🥊
ویو تهیونگ
امروز زنگ زدم و یه نوبت تتو گرفتم که بزنم و قرار شد ساعت چهار غروب اونجا باشم به ساعت نگاه کردم ساعت دو غروب بود و کم م آماده شدم غذای یونتا رو ریختم و ساعت سه و نیم بود راه افتادم و نیم ساعت دیگه رسیدم
ویو نایگیو
امروز بجز یونجا و ای آقایی که زنگ زد مشتری دیگه ای نداشتمپس رفتم یه دور زدمتو خیابونا و ساعت سه و نیم غروب برگشتم خونه با کوکونات بازی کردم و بالاخره ( دینگ دینگ )
رفتم درو باز کردم که یه پسر رو دیدم که بهم سلام کرد و گفت
+ من نوبت تتو داشتم میشه بیام تو
_ البته بفرمایید آقای کیم تهیونگ
+ شما منو میشناسی؟
_کیه که شمارو نشناسه بفرمایید تو
+ اووم اومدم
بقیه برای پارت بعدی 😁
امروز زنگ زدم و یه نوبت تتو گرفتم که بزنم و قرار شد ساعت چهار غروب اونجا باشم به ساعت نگاه کردم ساعت دو غروب بود و کم م آماده شدم غذای یونتا رو ریختم و ساعت سه و نیم بود راه افتادم و نیم ساعت دیگه رسیدم
ویو نایگیو
امروز بجز یونجا و ای آقایی که زنگ زد مشتری دیگه ای نداشتمپس رفتم یه دور زدمتو خیابونا و ساعت سه و نیم غروب برگشتم خونه با کوکونات بازی کردم و بالاخره ( دینگ دینگ )
رفتم درو باز کردم که یه پسر رو دیدم که بهم سلام کرد و گفت
+ من نوبت تتو داشتم میشه بیام تو
_ البته بفرمایید آقای کیم تهیونگ
+ شما منو میشناسی؟
_کیه که شمارو نشناسه بفرمایید تو
+ اووم اومدم
بقیه برای پارت بعدی 😁
۵.۳k
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.