پارت ۳ من خیانت نکردم
دکتر : شما نه تنها یک بچه دارید بلکه دوتاعه
کوک ویو]
بی توجه به دکتر ات و بلند کردم و تو هوا چرخوندم
ات:کوک چیکار میکنی
دکتر :زوج خوبی میشین
کوک: ممنونم خانم دکتر ما دیگه می ریم
ات :با کوک اومدیم بیرون از مطب
ات ویو]
کوک با صدای بلند داد زد :من دارم بابا میشمم همه ی مردم نگاهشون به من افتاد منم با لپای سرخ رو به کوک گفتم:ساکت شو کوک همه دارن نگاهمون میکنن
کوک:بزار بشنون من دارم بابا میشم
ات:تو دیوونه ای
کوک:اره دیوونه ی توعم
با لبخند بهش گفتم :باشه بیا بریم
با کوک سوار ماشین شدیم
۱۰ مین بعد]
رسیدیم خدمتکارا درو برامون باز کردن رفتیم تو خونه بعد از شام رفتیم رو تخت
کوک:ات میخواستم چیزی بهت بگم
ات:جانم
کوک:دلم میخواد بابایی بشم که هیچ وقت بچه هاشو ول نکنه و به عشقش خیانت نکنه اینو بهت قول میدم که هیچ وقت بهت خیانت نکنم
ات:عشقم مطمئن باش همچین بابایی میشی میتونیم یه خانواده ی ۴ تایی باشیم
کوک:میشه یه خاهشی بکنم اگر بدمون دختر و پسر شدن میشه اسمشون رو بزاریم مین هو و مین جه
ات:هرچی تو بگی
کوک:خب دیگه بخوابیم
ات:شب بخیر
کوک:شب توعم بخیر مامان عزیز
ات:🙃
فردا صبح :
ات ویو ]
با تابیدن نور چشمام رو باز کردم مثل همیشه تو بغل جونگ کوک خواب بودم جوری بلند شدم که بیدار نشه بعد رفتم دستشویی کارای لازم رو کردم و لباس خوابم رو با ی لباس خونگی عوض کردم و رفتم پایین
اجوما:صبح بخیر دخترم
ات:صبح توعم بخیر اجوما
اجوما :دخترم بیا بشین صبحونه بخور
ات ویو]
شروع کردم به صبحونه خوردن که جونگ کوک اومد
کوک:.........
نویسنده :ببینید چقدر خوبم چه زیاد گذاشتم و بله بازم خماری
#فیک - جونگ کوک
#بی تی اس
#جونگ کوک
کوک ویو]
بی توجه به دکتر ات و بلند کردم و تو هوا چرخوندم
ات:کوک چیکار میکنی
دکتر :زوج خوبی میشین
کوک: ممنونم خانم دکتر ما دیگه می ریم
ات :با کوک اومدیم بیرون از مطب
ات ویو]
کوک با صدای بلند داد زد :من دارم بابا میشمم همه ی مردم نگاهشون به من افتاد منم با لپای سرخ رو به کوک گفتم:ساکت شو کوک همه دارن نگاهمون میکنن
کوک:بزار بشنون من دارم بابا میشم
ات:تو دیوونه ای
کوک:اره دیوونه ی توعم
با لبخند بهش گفتم :باشه بیا بریم
با کوک سوار ماشین شدیم
۱۰ مین بعد]
رسیدیم خدمتکارا درو برامون باز کردن رفتیم تو خونه بعد از شام رفتیم رو تخت
کوک:ات میخواستم چیزی بهت بگم
ات:جانم
کوک:دلم میخواد بابایی بشم که هیچ وقت بچه هاشو ول نکنه و به عشقش خیانت نکنه اینو بهت قول میدم که هیچ وقت بهت خیانت نکنم
ات:عشقم مطمئن باش همچین بابایی میشی میتونیم یه خانواده ی ۴ تایی باشیم
کوک:میشه یه خاهشی بکنم اگر بدمون دختر و پسر شدن میشه اسمشون رو بزاریم مین هو و مین جه
ات:هرچی تو بگی
کوک:خب دیگه بخوابیم
ات:شب بخیر
کوک:شب توعم بخیر مامان عزیز
ات:🙃
فردا صبح :
ات ویو ]
با تابیدن نور چشمام رو باز کردم مثل همیشه تو بغل جونگ کوک خواب بودم جوری بلند شدم که بیدار نشه بعد رفتم دستشویی کارای لازم رو کردم و لباس خوابم رو با ی لباس خونگی عوض کردم و رفتم پایین
اجوما:صبح بخیر دخترم
ات:صبح توعم بخیر اجوما
اجوما :دخترم بیا بشین صبحونه بخور
ات ویو]
شروع کردم به صبحونه خوردن که جونگ کوک اومد
کوک:.........
نویسنده :ببینید چقدر خوبم چه زیاد گذاشتم و بله بازم خماری
#فیک - جونگ کوک
#بی تی اس
#جونگ کوک
۲۶.۶k
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.