تک پارتی سانزو
تک پارتی سانزو
*نکته شما دوست صمیمی سنجو اید*
روز اخر مدرسه بود. سنجو التماس کرد بیام خونشون منم چون بدم نیومد رفتم .
سنجو :ا/ت چان بیا خونمون اینه
ا/ت: باشه اومدم
سنجو:ما اومدیم
سانزو:ما؟
پسر باموهای بور که دوتا شکل ستاره کنار لباش بود که جزاب میکرد
سانزو :*سرخ شدن*سلا.. سلام
سنجو :علیک سلام
سانزو : سنجو یه لحظه بیا
سنجو :چیشده
سانزو:تو نباید به من خبر بدی
سنجو: تو گفتی مخوای بری گنگ حالا اینارو ول کن چرا موقعی که از/ت دیدی سرخ شدی
سانزو:سنجووووو *داد*
سنجو:باشه باشه
ا/ت :چیزی شده؟
سانزو:نه هیچی نشده
ا/ت :اها
سنجو:اینارو ول کن بیا بهت لباس راحتی بدم
از زبان سنجو
سانزو من که بلخره دستتو رو میکنم
از زبان ا/ت
سنجو:ا/ت ببخشید من لباسام همه تاپ شلوارکن
ا/ت :*سرخ*اشکال نداره
سنجو:اوکی
لباسو پوشیدم یه تاپ بندی ی سبز فسفری با ی شرتک صورتی پوشیدم . بدم نبود اتفاقا خیلی کیوت بود. از اتاق رفتم بیرون. دیدم سانزو سان لبو شد
۱۲سال بعد
امروز اولین سالگرد ازدواج منو سانزو . رفتم یه بیبی چک برداشتم تست دادم مثبت بود بیبی چک برداشتم گزاشتم تو جعبه رفتم یه لباس شرابی پوشیدم رفتم کیک از تو یخچال بردارم که یه دست از پشت بغلم کرد ترسیم برگشتم دیدم سانزو
ا/ت:سانزو ترسیدم
سانزو :هی سالگرد ازدواج مون مبارک
سانزو یه جعبه بهم داد . بازش کردم یه گردنبند نقره ای که وسطش یه زمرد بود بقلش کردم
ا/ت :مرسی سانزو
سانزو:خواهش میکنم نمی خوای یه بوس به من بدی
ا/ت:من میخوام یه چیزه بهتر بهت بدم
جعبه رو بهش دادم
باز کرد
سانزو:بیبی من میخواستم یه شب طولانی داشته باشیم ولی با وجود این وروجک نمیشه
_________________________________________
دستام شکست
لایک کن دوست عزیز
بابای
*نکته شما دوست صمیمی سنجو اید*
روز اخر مدرسه بود. سنجو التماس کرد بیام خونشون منم چون بدم نیومد رفتم .
سنجو :ا/ت چان بیا خونمون اینه
ا/ت: باشه اومدم
سنجو:ما اومدیم
سانزو:ما؟
پسر باموهای بور که دوتا شکل ستاره کنار لباش بود که جزاب میکرد
سانزو :*سرخ شدن*سلا.. سلام
سنجو :علیک سلام
سانزو : سنجو یه لحظه بیا
سنجو :چیشده
سانزو:تو نباید به من خبر بدی
سنجو: تو گفتی مخوای بری گنگ حالا اینارو ول کن چرا موقعی که از/ت دیدی سرخ شدی
سانزو:سنجووووو *داد*
سنجو:باشه باشه
ا/ت :چیزی شده؟
سانزو:نه هیچی نشده
ا/ت :اها
سنجو:اینارو ول کن بیا بهت لباس راحتی بدم
از زبان سنجو
سانزو من که بلخره دستتو رو میکنم
از زبان ا/ت
سنجو:ا/ت ببخشید من لباسام همه تاپ شلوارکن
ا/ت :*سرخ*اشکال نداره
سنجو:اوکی
لباسو پوشیدم یه تاپ بندی ی سبز فسفری با ی شرتک صورتی پوشیدم . بدم نبود اتفاقا خیلی کیوت بود. از اتاق رفتم بیرون. دیدم سانزو سان لبو شد
۱۲سال بعد
امروز اولین سالگرد ازدواج منو سانزو . رفتم یه بیبی چک برداشتم تست دادم مثبت بود بیبی چک برداشتم گزاشتم تو جعبه رفتم یه لباس شرابی پوشیدم رفتم کیک از تو یخچال بردارم که یه دست از پشت بغلم کرد ترسیم برگشتم دیدم سانزو
ا/ت:سانزو ترسیدم
سانزو :هی سالگرد ازدواج مون مبارک
سانزو یه جعبه بهم داد . بازش کردم یه گردنبند نقره ای که وسطش یه زمرد بود بقلش کردم
ا/ت :مرسی سانزو
سانزو:خواهش میکنم نمی خوای یه بوس به من بدی
ا/ت:من میخوام یه چیزه بهتر بهت بدم
جعبه رو بهش دادم
باز کرد
سانزو:بیبی من میخواستم یه شب طولانی داشته باشیم ولی با وجود این وروجک نمیشه
_________________________________________
دستام شکست
لایک کن دوست عزیز
بابای
۶.۲k
۱۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.