» شرح مراتب طهارت جلداول
»#شرح_مراتب_طهارت#جلداول
#درس_چهاردهم
#جلسه #چهل_و_نهم
*می بینی همین که در تنهایی افتاد، هر چه از دستش برمی آید انجام می دهد. مانند کارگری که تا نگاه صاحب کار و استادش متوجه اوست خوب کار میکند اما همین که روبرمی گرداند، دست از کار می کشد. آن که نماز شب میخواند به وقتش مثل حیوان درنده می شود. خمس و زکات هم میدهد، حج هم میرود، اما به وقتش کار دیگر می کند. چرا چنین می شود؟! اینجاست که حافظ هم دیگر طاقت نمی آورد و می گوید: عارف و صوفی و شیخ همه تزویر میکنند. منتهی باید زمانش برسد تا آشکار گردد.
*الآن در این تکیه ای که نشسته ایم همه به ظاهر خوبیم اما آنگاه که از تکیه بیرون می رویم و حالتی همچون گرسنگی در ما پدید می آید که اتفاقاً غذای موجود به اندازه ای نیست تا به همه برسد، آنجاست باید ببینیم چند نفرمان فداکاری می کنند و از غذای خود به دیگران می دهند. در کتابها خوانده ایم که «ایثار» خیلی خوب است و بارها هم آنرا پای منبرها شنیده ایم اما همینکه زمین کشاورزی خود و دیگر زمینهای اطراف را در حال خشکیدن می بینیم، تمام سعیمان را میکنیم تا آب را از زمینهای دیگر به زمین خود برسانیم. به وقتش انسان می تواند خود را خوب بشناسد. چرا برای رسیدن کمی بیشتر آب کشاورزی، سر یکدیگر کلاه می گذاریم و دعوا می کنیم و به ناموس یکدیگر فحش و ناسزا میدهیم؟ مگر نماز نمی خوانیم؟ مگر غیر از این است که «ان الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر»[۱] نماز خواندن انسان را از بدیها باز میدارد . عیب کار در کجاست؟ چرا تا به مقصد رساندن کاری که به فرض صد شاخه بوده، نود شاخة آن را قطع می کنیم؟ چرا در محیط کار خود به جای دوازده ساعت کار کردن پنج ساعت کار می کنیم؟
#شرح_مراتب_طهارت #جلداول
#درس_چهاردهم استاد#صمدی_آملی
حفظه الله
#شاخه_طوبی
telegram.me/ostadsamadiamoli
#درس_چهاردهم
#جلسه #چهل_و_نهم
*می بینی همین که در تنهایی افتاد، هر چه از دستش برمی آید انجام می دهد. مانند کارگری که تا نگاه صاحب کار و استادش متوجه اوست خوب کار میکند اما همین که روبرمی گرداند، دست از کار می کشد. آن که نماز شب میخواند به وقتش مثل حیوان درنده می شود. خمس و زکات هم میدهد، حج هم میرود، اما به وقتش کار دیگر می کند. چرا چنین می شود؟! اینجاست که حافظ هم دیگر طاقت نمی آورد و می گوید: عارف و صوفی و شیخ همه تزویر میکنند. منتهی باید زمانش برسد تا آشکار گردد.
*الآن در این تکیه ای که نشسته ایم همه به ظاهر خوبیم اما آنگاه که از تکیه بیرون می رویم و حالتی همچون گرسنگی در ما پدید می آید که اتفاقاً غذای موجود به اندازه ای نیست تا به همه برسد، آنجاست باید ببینیم چند نفرمان فداکاری می کنند و از غذای خود به دیگران می دهند. در کتابها خوانده ایم که «ایثار» خیلی خوب است و بارها هم آنرا پای منبرها شنیده ایم اما همینکه زمین کشاورزی خود و دیگر زمینهای اطراف را در حال خشکیدن می بینیم، تمام سعیمان را میکنیم تا آب را از زمینهای دیگر به زمین خود برسانیم. به وقتش انسان می تواند خود را خوب بشناسد. چرا برای رسیدن کمی بیشتر آب کشاورزی، سر یکدیگر کلاه می گذاریم و دعوا می کنیم و به ناموس یکدیگر فحش و ناسزا میدهیم؟ مگر نماز نمی خوانیم؟ مگر غیر از این است که «ان الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر»[۱] نماز خواندن انسان را از بدیها باز میدارد . عیب کار در کجاست؟ چرا تا به مقصد رساندن کاری که به فرض صد شاخه بوده، نود شاخة آن را قطع می کنیم؟ چرا در محیط کار خود به جای دوازده ساعت کار کردن پنج ساعت کار می کنیم؟
#شرح_مراتب_طهارت #جلداول
#درس_چهاردهم استاد#صمدی_آملی
حفظه الله
#شاخه_طوبی
telegram.me/ostadsamadiamoli
۱.۳k
۰۵ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.