رمان آخرین عشق
رمان آخرین عشق
#PART:2
لیسا:باشه پ بیا بریم
ا.ت:بیا بریم
ویو ا.ت
بالیسا همه جارو گشتم ک زنگ کلاس زد
رفتم تو کلاس نشستم ی پسری بهم داشت نگاه می کرد
جنکوک:این دختره چقدر قشنگه فکر کنم عاشقش شدم ن بابا
ا.ت: این پسره کیه؟
استاد اومد
استاد: خوب الان باید جاهارو عوض کنیم خوب کیم ا.ت برو پیشه جونگ کوک میز اول بشین
جنکوک: یسسسسسسسس
ا.ت:اوففففففف بازم پیشه اون پسره
ا.ت: رفتم پیشه جنکوک نشستم
جنکوک:هی دختره باهم دوست شیم
ا.ت:باشه
جنکوک:یعنی الان میتونم ا.ت صدات کنم
ا.ت:بله
جنکوک:اها باشهلیسا: پ بیا بریم
ا.ت:بیا بریم
ویو ا.ت
با لیسا همه جارو گشتم ک زنگ کلاس خورد
رفتم تو کلاس نشستم ی پسری داشت بهم نگاه می کرد
جنکوک:این دختره چقدر قشنگه فکر کنم عاشقش شدم
ن بابا دارم چی میگم
ا.ت: این پسره کیه؟
استاد اومد
استاد: خوب باید جاهارو عوض کنیم خوب کیم ا.ت برو پیشه جونگ کوک میز اول بشین
جنکوک: یسسسسسسسس
ا.ت:اوففففففف بازم پیشه اون پسره
رفتم پیشه جنکوک نشستملیسا: پ بیا بریم
ا.ت:بیا بریم
ویو ا.ت
بالیسا همه جارو گشتم ک زنگ کلاس زد
رفتم تو کلاس نشستم ی پسری بهم داشت نگاه می کرد
جنکوک:این دختره چقدر قشنگه فکر کنم عاشقش شدم ن بابا
ا.ت: این پسره کیه؟
استاد اومد
استاد: خوب الان باید جاهارو عوض کنیم خوب کیم ا.ت برو پیشه جونگ کوک میز اول بشین
جنکوک: یسسسسسسسس
ا.ت:اوففففففف بازم پیشه اون پسره
ا.ت: رفتم پیشه جنکوک نشستم
جنکوک:هی دختره باهم دوست شیم
ا.ت:باشه
جنکوک:یعنی الان میتونم ا.ت صدات کنم
ا.ت:بله
جنکوک:اها باشه
ا.ت: باشه پس منم بهت میگم کوک خوب کوک زنگ تفریح خورد بیا بریم بیرون
جنکوک:در خدمتم خانم کیم
ویو ا.ت
با جنکوک رفتم بیرون که یه دختری اومد
جلوی من ایستاد
#PART:2
لیسا:باشه پ بیا بریم
ا.ت:بیا بریم
ویو ا.ت
بالیسا همه جارو گشتم ک زنگ کلاس زد
رفتم تو کلاس نشستم ی پسری بهم داشت نگاه می کرد
جنکوک:این دختره چقدر قشنگه فکر کنم عاشقش شدم ن بابا
ا.ت: این پسره کیه؟
استاد اومد
استاد: خوب الان باید جاهارو عوض کنیم خوب کیم ا.ت برو پیشه جونگ کوک میز اول بشین
جنکوک: یسسسسسسسس
ا.ت:اوففففففف بازم پیشه اون پسره
ا.ت: رفتم پیشه جنکوک نشستم
جنکوک:هی دختره باهم دوست شیم
ا.ت:باشه
جنکوک:یعنی الان میتونم ا.ت صدات کنم
ا.ت:بله
جنکوک:اها باشهلیسا: پ بیا بریم
ا.ت:بیا بریم
ویو ا.ت
با لیسا همه جارو گشتم ک زنگ کلاس خورد
رفتم تو کلاس نشستم ی پسری داشت بهم نگاه می کرد
جنکوک:این دختره چقدر قشنگه فکر کنم عاشقش شدم
ن بابا دارم چی میگم
ا.ت: این پسره کیه؟
استاد اومد
استاد: خوب باید جاهارو عوض کنیم خوب کیم ا.ت برو پیشه جونگ کوک میز اول بشین
جنکوک: یسسسسسسسس
ا.ت:اوففففففف بازم پیشه اون پسره
رفتم پیشه جنکوک نشستملیسا: پ بیا بریم
ا.ت:بیا بریم
ویو ا.ت
بالیسا همه جارو گشتم ک زنگ کلاس زد
رفتم تو کلاس نشستم ی پسری بهم داشت نگاه می کرد
جنکوک:این دختره چقدر قشنگه فکر کنم عاشقش شدم ن بابا
ا.ت: این پسره کیه؟
استاد اومد
استاد: خوب الان باید جاهارو عوض کنیم خوب کیم ا.ت برو پیشه جونگ کوک میز اول بشین
جنکوک: یسسسسسسسس
ا.ت:اوففففففف بازم پیشه اون پسره
ا.ت: رفتم پیشه جنکوک نشستم
جنکوک:هی دختره باهم دوست شیم
ا.ت:باشه
جنکوک:یعنی الان میتونم ا.ت صدات کنم
ا.ت:بله
جنکوک:اها باشه
ا.ت: باشه پس منم بهت میگم کوک خوب کوک زنگ تفریح خورد بیا بریم بیرون
جنکوک:در خدمتم خانم کیم
ویو ا.ت
با جنکوک رفتم بیرون که یه دختری اومد
جلوی من ایستاد
۴.۰k
۲۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.