bitter and sweet
bitter and sweet
part31
تهیونگ:داشتم فکر میکردم که چرا من که اینقدر ات رو اذیت کردم چرا دیشب انقد مواظبم بود هه شاید پیش خودش گفته اگه مواظبم نباشه دوباره شکنجش میدم کاش انقدر اذیتش نمیکردم(دیگه دیره ،ولی اونقدرم که میگم دیرنیس تهیونگ داداش به حرفام توجه نکن زیاد زر میزنم😂)
تهیونگ :امروز جیهوپ ساعت ۱۰ میرسه پس من ساعت ۵ میرم خونه جیمین و به همشون میگم بیان اونجا
پرش زمانی به ساعت ۱۲ ظهر
ویو ات
وقتی از خواب پاشدم دیدم تو یه اتاق خیلی قشنگم یهو یادم اومد دیشب تو اتاق ارباب خوابم برده
وایسا اگه من اونجا خوابن بره پس اینجا چیکار میکنم
کی منو آورده اینجا
ات:واییی ات اگه برای اینکه تو اتاقش خوابم برده دوباره شکنجم بده چی(ات ناموصا اسکلی پس کی تورو آورده تو اتاق خدایا یه مغزی به این بده)
راستی دیگه کاملا خوب شدم امروز باید دیگه برم کارام انجام بدم حتما اجوما خیلی خسته شده که کارای منم انجام میده
ادمین:خلاصه که ات رفت دست و صورتشو شست و رفت تو آشپز خونه
ات:صبح بخیر اجومای مهربونم
اجوما:صبح بخیر قشنگم
آن:اجوما من دیگه کاملا خوب شدم و خودم باید کارام و وظایفم رو انجام بدم شمام دیگه خسته شدید
اجوما: نخیر ات خانم اگه یچیزیت بشه من میمیرم از نگرانی به خدا اگه بزارم دست بزنی به چیزی
ات:اجوما اذیت نکن دیگه
اجوما:آخه
ات: لطفاً (کیوت)
اجوما:باشه باشه فقط زیاد به خودت توی کار کردن فشار نیار قول
آن:قول
اجوما:آفرین حالا برو به کارات برس
...
🎧🎙️
part31
تهیونگ:داشتم فکر میکردم که چرا من که اینقدر ات رو اذیت کردم چرا دیشب انقد مواظبم بود هه شاید پیش خودش گفته اگه مواظبم نباشه دوباره شکنجش میدم کاش انقدر اذیتش نمیکردم(دیگه دیره ،ولی اونقدرم که میگم دیرنیس تهیونگ داداش به حرفام توجه نکن زیاد زر میزنم😂)
تهیونگ :امروز جیهوپ ساعت ۱۰ میرسه پس من ساعت ۵ میرم خونه جیمین و به همشون میگم بیان اونجا
پرش زمانی به ساعت ۱۲ ظهر
ویو ات
وقتی از خواب پاشدم دیدم تو یه اتاق خیلی قشنگم یهو یادم اومد دیشب تو اتاق ارباب خوابم برده
وایسا اگه من اونجا خوابن بره پس اینجا چیکار میکنم
کی منو آورده اینجا
ات:واییی ات اگه برای اینکه تو اتاقش خوابم برده دوباره شکنجم بده چی(ات ناموصا اسکلی پس کی تورو آورده تو اتاق خدایا یه مغزی به این بده)
راستی دیگه کاملا خوب شدم امروز باید دیگه برم کارام انجام بدم حتما اجوما خیلی خسته شده که کارای منم انجام میده
ادمین:خلاصه که ات رفت دست و صورتشو شست و رفت تو آشپز خونه
ات:صبح بخیر اجومای مهربونم
اجوما:صبح بخیر قشنگم
آن:اجوما من دیگه کاملا خوب شدم و خودم باید کارام و وظایفم رو انجام بدم شمام دیگه خسته شدید
اجوما: نخیر ات خانم اگه یچیزیت بشه من میمیرم از نگرانی به خدا اگه بزارم دست بزنی به چیزی
ات:اجوما اذیت نکن دیگه
اجوما:آخه
ات: لطفاً (کیوت)
اجوما:باشه باشه فقط زیاد به خودت توی کار کردن فشار نیار قول
آن:قول
اجوما:آفرین حالا برو به کارات برس
...
🎧🎙️
۳.۲k
۲۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.