اتش سرد

اتش سرد
پارت ۱۷


ا.ت ویو
تقریبا ۴ ماهه پیشه یونگی زندگی میکنم و از ۱ ماه پیش به معنای واقعی عاشقش شدم
(پرش به چند ماه بعد)
ا.ت:یونگیاااااااااااا
یونگی:هاااااااااااااا
ا.ت:نظرت درمورد ۱۰۹ سال فاصله سنی چیه؟
یونگی:خوبه.......وایسا بینم مگه ۱۱۰ نبود؟
ا.ت:یاااااا اوپااااا یکم فکر کن.............
یونگی:اوووووووووووووو(بغلت میکنه) تولدت مبارکککککککک
ا.ت:چه عجب فهمیدی(اونم یونگی رو بغل میکنه)
یونگی:حالا تیکه ننداز.........مرسی که بدنیا اومدی(نه خداییش.......فک کن یونگی اینو بهت بگه......من میمیرممممم)
مینا:چه گوهری می افشانید شما دوتا
یونگی:امرو این یه کاری کرده(اشاره به ا.ت)
مینا:چی کار کرده؟اذیتت کرده؟خودم میکشمش.........رو مخت راه رفته؟قطعا از خواب بیدارت کرده اره؟ا.ت کشتمت(سریع میگه)
یونگی:حیوانه وحوش(همون وحشی)نفس بگیر........تولدشه
مینا:ااااااااااااااا تولدت مبارککککککککککک چند سالت شدددددد؟
ا.ت:۲۰
الکس:چرا دادو بیداد راه انداختین اینجا(خوابالو)
مینا:اسکله خر(اینو زیاد میگم😂)تولده ا.تتتتتتتتتتت
الکس:تولدت مبارکککککک(میخواست بغلش کنه که یونگی دستشو جلوش میگیره)
یونگی:نوچ نوچ اجازه نمیدم
الکس:مگه کیشی؟
ا.ت:شوعرم
مینا و الکس هم زمان:هن؟
ا.ت:شوعرمه ، مشکلیه؟
مینا:نه والا
ا.ت:خوبه(بو لبخند به یونگی مینگاهه)
الکس:اه اه اه چندشششش(با لحجه خوانده شود😂)من میرم
مینا:منم مزاحم نمیشم به کارتون برسید
ا.ت:خیلی بیشعوری......ادم نمیتونه به شوعرش نگاه کنه
مینا:نه.....
یونگی:وااا بسه دیگهههههههه
ا.ت:یکی به شوعرم حسودی میکنه
مینا:نخیرم(کلافه)












عشخای خاله اگه کمه بیبخشید الان مینویسم
اها راستی پارت ۲۰ تمومه دیگه