PART ²²
ات: انقد سوت نزن دیگه اَههه
جین:اوکی
جیهوپ بطری رو چرخوند افتاد رو جیمین و شوگا
جیمین:به نظرت من جذابم
شوگا: شاید ولی کوتاهی
جیمین:یاااا
بقیه:😂
بطری افتاد رو ته و نامجون
ته:نام نام نام نام نام
نامجون:مرگت مرگت مرگت
ته:اوع اوع اوع اوع اوع اوع
ات:بسه دیگ
نامجون و تهیونگ:اوکی
تهیونگ:جرعت یا حقیقت
نامجون: حقیقت
ته:کوک یا جین هیونگ
نامجون:هردو
ته:یکی
ناجون: ....ج...ک..جین
جین:افرین اگه میگفتی کوک با ملاقه عزیزم میومدم
کوک:هیونگگگ چراااااا😭
ات:آخ داداشم گریه میکنه
ات کوک و بقل کردو
گفت: داداش اما از نظر من تو بهترینی
کوک:بهترین ابجی یه دنیا🙂
جیهوپ: صحنه رمانتیک میشود
شوگا:همینطور خواهر برادری
جیمین:عررر
ات:اوکی جیهوپ بچرخون
پرش زمانی بعد اینکه بقیه بازی کردن
بطری افتاد رو ات و کوک
کوک:جرعت یا حقیقت
ات:جرعت
کوک:*خنده
ات: هروقت اینجوری میخندی یعنی فکرای پلیدی تو سرته
کوک:میدونم
ات: خب
کوک:بشین رو پایه یکی از پسرا و تحری*کش کن
ات: الا
کوک:اره
ات:نمیشه بعدا
کوک:نه
ات:داداشیی🥺💜
کوک:اوکی خر بعدا
ات:😁(بچه ها ات قیفشو اینجوری کرد)
پرش زمانی بعد بازی سرمیز برایه شام
جین:چه کردم
ات:چه کردی؟
جین:مسخره کردی
ات:کیو
جین:منو
ات:فک کردم عمه نداشتم و میگی
جین: .....
همه شروع کردن به خوردن
پرش زمانی بعد شام
ات ویو
داشتیم فیلم میدیدیم که کوک
گفت: اِوا ات تو جرعتتو انجام ندادی
الکی خودم و به خواب زدم
کوک:میدونم خودتو به خواب زدی
ات: .....
کوک:ات بلندشو
ات:نُموخوام
کوک:بدو
ات:نه
کوک:اتت
ات:نه
کوک:چرا
ات:چون دوست ندارم همچنین نمیخوام
کوک:ول من میخوام
ات:ایشش
کوک:کدوم یکی از پسرا
بلند شدم و به اعضا نگاه کردم همینجوری داشتم نگاه میکردم که
یه خری دوباره دهنشو باز کرد(بچه ها این یه فیکه پس گزارش نکنید)
کوک:بدو
ات:شاتا..
کوک:ساکت
یه چشم غره به کوک رفتمو رفتم جلو ته ولی برگشتم طرف کوک
ات:داداشی تیوتی جذاب خوشتیپ🥺
کوک:خر نمیشم
ات:شیرموز میخرم
کوک: خودم دارم
ات:هوفف
رفتم جلو
*****
شرط پارت ²³
لایک=²⁶
کامنت=¹⁶
فالوور بشین= ³⁶⁶
پارت بعد آسماته اومدیم جشن نامزدی دختر داییم براتون گزاشتم دلم شوهر خواس😂 (جررر)
باییی بوس بهتون 😘
جین:اوکی
جیهوپ بطری رو چرخوند افتاد رو جیمین و شوگا
جیمین:به نظرت من جذابم
شوگا: شاید ولی کوتاهی
جیمین:یاااا
بقیه:😂
بطری افتاد رو ته و نامجون
ته:نام نام نام نام نام
نامجون:مرگت مرگت مرگت
ته:اوع اوع اوع اوع اوع اوع
ات:بسه دیگ
نامجون و تهیونگ:اوکی
تهیونگ:جرعت یا حقیقت
نامجون: حقیقت
ته:کوک یا جین هیونگ
نامجون:هردو
ته:یکی
ناجون: ....ج...ک..جین
جین:افرین اگه میگفتی کوک با ملاقه عزیزم میومدم
کوک:هیونگگگ چراااااا😭
ات:آخ داداشم گریه میکنه
ات کوک و بقل کردو
گفت: داداش اما از نظر من تو بهترینی
کوک:بهترین ابجی یه دنیا🙂
جیهوپ: صحنه رمانتیک میشود
شوگا:همینطور خواهر برادری
جیمین:عررر
ات:اوکی جیهوپ بچرخون
پرش زمانی بعد اینکه بقیه بازی کردن
بطری افتاد رو ات و کوک
کوک:جرعت یا حقیقت
ات:جرعت
کوک:*خنده
ات: هروقت اینجوری میخندی یعنی فکرای پلیدی تو سرته
کوک:میدونم
ات: خب
کوک:بشین رو پایه یکی از پسرا و تحری*کش کن
ات: الا
کوک:اره
ات:نمیشه بعدا
کوک:نه
ات:داداشیی🥺💜
کوک:اوکی خر بعدا
ات:😁(بچه ها ات قیفشو اینجوری کرد)
پرش زمانی بعد بازی سرمیز برایه شام
جین:چه کردم
ات:چه کردی؟
جین:مسخره کردی
ات:کیو
جین:منو
ات:فک کردم عمه نداشتم و میگی
جین: .....
همه شروع کردن به خوردن
پرش زمانی بعد شام
ات ویو
داشتیم فیلم میدیدیم که کوک
گفت: اِوا ات تو جرعتتو انجام ندادی
الکی خودم و به خواب زدم
کوک:میدونم خودتو به خواب زدی
ات: .....
کوک:ات بلندشو
ات:نُموخوام
کوک:بدو
ات:نه
کوک:اتت
ات:نه
کوک:چرا
ات:چون دوست ندارم همچنین نمیخوام
کوک:ول من میخوام
ات:ایشش
کوک:کدوم یکی از پسرا
بلند شدم و به اعضا نگاه کردم همینجوری داشتم نگاه میکردم که
یه خری دوباره دهنشو باز کرد(بچه ها این یه فیکه پس گزارش نکنید)
کوک:بدو
ات:شاتا..
کوک:ساکت
یه چشم غره به کوک رفتمو رفتم جلو ته ولی برگشتم طرف کوک
ات:داداشی تیوتی جذاب خوشتیپ🥺
کوک:خر نمیشم
ات:شیرموز میخرم
کوک: خودم دارم
ات:هوفف
رفتم جلو
*****
شرط پارت ²³
لایک=²⁶
کامنت=¹⁶
فالوور بشین= ³⁶⁶
پارت بعد آسماته اومدیم جشن نامزدی دختر داییم براتون گزاشتم دلم شوهر خواس😂 (جررر)
باییی بوس بهتون 😘
۱۶.۸k
۲۶ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.