نارا و ات رفتن بار و تا جا دش مست کردن گفتم که لباس شونم.

نارا و ات رفتن بار و تا جا دش مست کردن گفتم که لباس شونم. خیلی باز بوده
داشتن لیوان بعدی روهم میخودن که
ج و کوک
کوک عه جیمین اون دوتا ات و نرا نیستن
ج چرا خودشونن
کوک این چه لباسیه پوشیدن
کوک ج بریم پیششون
ج باش
ات و نارا
ات وایی اونا چقد جذابن
نارا اره خیلی بریم پیششون
نارا افتخار میدید باهم برقصیم
ج چیمیگی نارامگه چقد خوردی
نارا تو مگه من میشناسی
نارا داش میرف که ج بقلش کرد و بردتش تو ماشین گذاش
نارا ویو کم کم یادم اومد این اقای جذاب کی بود اون جیمین بود وایی بد بخت شدم
نارا جیمین جونم عزبزم من میرم تو اتاقم خیلی خیلی خستم
ج کجا بیا تازه باهات کار دارم
وشب این هارو با ذهن منحرف خودتون حساب کنید
فلش به عقب
ات افتخار میدید که باهم برقصیم اقای محترم
کوک ات مگه چقد خوردی
ات. با داد گف مننننچیزی نخوردم بخدا فک نکنی من مستم اصلا تو بگو یه درصد😂
کوک ات رو براید استایل بقل کرد و برد گذاشت تو ماشین رفتن به سمت خونه
ات کم کم داش یادم میومد این اقا جذابه کیه رسیدم خونه و من به کوک گفتم
ات کوک جونم عریزم من برم بخوابم
کوک کجا من تازه باهات کار دارم وشب این دوتارو هم باذهن منحرف خود حساب کنید کوک و دخترش و ات باهم زندگی خوبی داشتن


پایا ن رمان