پارت ۴۴ فیک فقط به من نگاه کن
#رزی
بعد یه مدت یه زنه اوند تو اتاقو منو برد و چن تا لباس بهم نشون داد و گف انتخاب کنم
بیشترش شبیه لباس عروس بود و من همیشه ازین لباسای پفکی بدم میومد(وا به این خوشگلی🙁💔)پس یه لباس مجلسی برداشتم که اصن مناسب این موقعیت نبود و همین خوشحالم میکرد چون سیاه بودو باعث نیشد چانیول عصبانی شه(میذارم عکسشو)
زنه اول گف نه ولی وقتی دید مرغم یه پا داره پوفی کشیدو قبول کرد
بردنم پیش آرایشگر و گفتن آرایشم کنه ولی خودم اصرار کردم زیاد شلوغ نباشه مه بخاطر لباسم قبول نکردو کار خودشو کرد😒(اینم میذارم)
موهامم درس کرد و گف که حاضر منتظر بمونم تا چانیول هم حاضر شه
ایش میخوام حاضر نشه😒🔪
میدونم کوتاهه ولی پارت بعد یکم فکر نیاز داره میخوام هیجانیش کنم
بعد یه مدت یه زنه اوند تو اتاقو منو برد و چن تا لباس بهم نشون داد و گف انتخاب کنم
بیشترش شبیه لباس عروس بود و من همیشه ازین لباسای پفکی بدم میومد(وا به این خوشگلی🙁💔)پس یه لباس مجلسی برداشتم که اصن مناسب این موقعیت نبود و همین خوشحالم میکرد چون سیاه بودو باعث نیشد چانیول عصبانی شه(میذارم عکسشو)
زنه اول گف نه ولی وقتی دید مرغم یه پا داره پوفی کشیدو قبول کرد
بردنم پیش آرایشگر و گفتن آرایشم کنه ولی خودم اصرار کردم زیاد شلوغ نباشه مه بخاطر لباسم قبول نکردو کار خودشو کرد😒(اینم میذارم)
موهامم درس کرد و گف که حاضر منتظر بمونم تا چانیول هم حاضر شه
ایش میخوام حاضر نشه😒🔪
میدونم کوتاهه ولی پارت بعد یکم فکر نیاز داره میخوام هیجانیش کنم
۷.۷k
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.