من و تو پارت۳.... سلام رفقا امتحانو دادم حالا اومدم براتون ادامش رو بنویسم😂
یویی : تو تو چ چی هستی ؟
کوک : ببین یه چی بهتون میگم فقط جیغ نکشین
یوری : اهوم
کوک : من یه خوناشام پونصد سالم ولی با خوناشامایی که شما آدما تو تلويزيون میبینین اصلا شبیه اونا نیستیم
یویی : واااوووو یعنی من دارم با یه خوناشام حرف میزنم.... یوهی و یوری : ( شوک )
کوک : مگه نه گفتم از اینجا برید الان پدرم میاد .... یویی : ا اما.. کوک : زودتر برو ( کمی بلند )
یویی : اما میشه باهات دوست شیم
کوک : ببین دختر جون من الان وقت این چیزارو ندارم اگه پدرم شما ها رو ببینه هم منو هم شمارو بدبخت میکنه
ویو یویی
آخه من اولین بارم بود یه خوناشام میدیدم خیلی ناراحت شدم که نذاشت بیشتر باهاش آشنا بشم ... راستی مگه پدرش چقدر بدجنسه که این پسره انقدر ازش میترسه
یویی : ام میتونم یه سوال بپرسم
کوک : ( کلافه )بپرسسسس
یویی : اسمت چیه ؟
کوک : ببین همین رو که بهت گفتم میری و دیگه هیچوقت اینجا نمیای و درمورد ما خوناشاما با هیچکس حرف نمیزنی فهمیدی ؟
یویی : اهوم.... کوک : پس باشه بهت میگم اسمم جونگکوکه ولی خانوادم بهم میگن کوک
هرسه تاشون : پس خداحافظ
ذهن کوک : خداحافظ امیدوارم هیچوقت دیگه بر نگردین😐😂
ویو یویی
بچه ها ولی از حد نگذریم پسره خیلی خوشتیپ بود....یوهی و یوری : اهوم
وایییییی بالاخره رسیدیم خونه کاشکی یه عکسی ازش میگرفتم شبا موقع خواب نگاش میکردم هووففف😂😂😂
سونا : بچه هاا بیاید پایین شام آمادس
یویی : باشههه مامانن
یویی : بچه ها زود باشین بریم الان مامان با شلنگش میاد😂
بچه ها : راست میگه بیاید بریم
رفتیم سر سفره نشستیم ... یویی : آخجوننن پیتزا ..... یوهی : کوفت و پیتزا
سونا : ای بچه ها دعوا نکنین
یوری : راست میگه از من یاد بگیرین
یویی : یاااا من این وسط برگ چغندرم
یوهی : آره .... یویی : کوفت و آره
سونا : بسههههههه
یوهی و یویی : ( خفه )
بای بای😂😂😂😐
کوک : ببین یه چی بهتون میگم فقط جیغ نکشین
یوری : اهوم
کوک : من یه خوناشام پونصد سالم ولی با خوناشامایی که شما آدما تو تلويزيون میبینین اصلا شبیه اونا نیستیم
یویی : واااوووو یعنی من دارم با یه خوناشام حرف میزنم.... یوهی و یوری : ( شوک )
کوک : مگه نه گفتم از اینجا برید الان پدرم میاد .... یویی : ا اما.. کوک : زودتر برو ( کمی بلند )
یویی : اما میشه باهات دوست شیم
کوک : ببین دختر جون من الان وقت این چیزارو ندارم اگه پدرم شما ها رو ببینه هم منو هم شمارو بدبخت میکنه
ویو یویی
آخه من اولین بارم بود یه خوناشام میدیدم خیلی ناراحت شدم که نذاشت بیشتر باهاش آشنا بشم ... راستی مگه پدرش چقدر بدجنسه که این پسره انقدر ازش میترسه
یویی : ام میتونم یه سوال بپرسم
کوک : ( کلافه )بپرسسسس
یویی : اسمت چیه ؟
کوک : ببین همین رو که بهت گفتم میری و دیگه هیچوقت اینجا نمیای و درمورد ما خوناشاما با هیچکس حرف نمیزنی فهمیدی ؟
یویی : اهوم.... کوک : پس باشه بهت میگم اسمم جونگکوکه ولی خانوادم بهم میگن کوک
هرسه تاشون : پس خداحافظ
ذهن کوک : خداحافظ امیدوارم هیچوقت دیگه بر نگردین😐😂
ویو یویی
بچه ها ولی از حد نگذریم پسره خیلی خوشتیپ بود....یوهی و یوری : اهوم
وایییییی بالاخره رسیدیم خونه کاشکی یه عکسی ازش میگرفتم شبا موقع خواب نگاش میکردم هووففف😂😂😂
سونا : بچه هاا بیاید پایین شام آمادس
یویی : باشههه مامانن
یویی : بچه ها زود باشین بریم الان مامان با شلنگش میاد😂
بچه ها : راست میگه بیاید بریم
رفتیم سر سفره نشستیم ... یویی : آخجوننن پیتزا ..... یوهی : کوفت و پیتزا
سونا : ای بچه ها دعوا نکنین
یوری : راست میگه از من یاد بگیرین
یویی : یاااا من این وسط برگ چغندرم
یوهی : آره .... یویی : کوفت و آره
سونا : بسههههههه
یوهی و یویی : ( خفه )
بای بای😂😂😂😐
۲.۶k
۰۸ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.