سناریو.
سناریو.
(وقتی زدی غذا سوزوندی) p²
هان:(از خواب بیدار شده بود و لپاش آویزون بود) ا.ت غذا چی داریم؟
ا.ت: خب غذا کمی ته گرفته (مطمئنی فقط کمی؟)
هان: پوفففف الان زنگ میزنم لینو هیونگ بیاد برام غذا درست کنه
فیلیکس: دست کمی از خودم نداری (آشپز نمونه جهان) 😔🐣👍🏻
سونگمین: چیز دیگه نزدی بسوزونی که؟(با قیافه پوکر)
ا.ت: نه (☠️)
سونگمین: خب خوبه(همینقدر راحت)
جونگین: در حال خوردن غذای سوخته (الهیی بچممم🫂)
♬End★kim-kara♪
(وقتی زدی غذا سوزوندی) p²
هان:(از خواب بیدار شده بود و لپاش آویزون بود) ا.ت غذا چی داریم؟
ا.ت: خب غذا کمی ته گرفته (مطمئنی فقط کمی؟)
هان: پوفففف الان زنگ میزنم لینو هیونگ بیاد برام غذا درست کنه
فیلیکس: دست کمی از خودم نداری (آشپز نمونه جهان) 😔🐣👍🏻
سونگمین: چیز دیگه نزدی بسوزونی که؟(با قیافه پوکر)
ا.ت: نه (☠️)
سونگمین: خب خوبه(همینقدر راحت)
جونگین: در حال خوردن غذای سوخته (الهیی بچممم🫂)
♬End★kim-kara♪
۱.۹k
۲۶ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.