پارت 7(black rose)

پارت 7(black rose)
ویو ا.ت
نه نادیا خودشو انداخت سریع از پله ها رفتم پایین مردم دورشون
زنگ بزنیننننن به آمبولانس نادیا قربونت برم پاشو عزیزم آنان میریم بیمارستان
آمبولانس اومد سوار بیمارستان شدیم رسیدیم بیمارستان
ا.ت. دکترررررررر پرستار یکی بیاد
اومدن نادیا رو بردن و من هی از این ور راه رو به اون ور میرفتم اگه بلای سرش بیاد اگه.. (با گریه وناله)
دکتر. شما همراهشون هستید
ا.ت. بله حالشون خوبه کجا ن میتونم ببینمشون
دکتر. حالشون زیاد خوب نیست تو کما هستن و سطح هوشیاریشون خیلی پایین
و اینکه به خانوادشون خبر دادن
ا.ت یعنی چی دکتره عوضی ها تو چ دکتری هستی (یقه دکترو گرفته بود)
پرستاره اومدن و دستام رو گرفتم اما هیچ جونی واسه مقابله نداشتن بردنم و بهم بیهوش کننده زدن


فلش بک به نیم ساعت بعد.......


پ.ن دخترم کجاس
پرستار. طبقه‌ی 1 انتهای راه رو بخشه مراقبت های ویژه
پ.ن باشه

ویو ا.ت
بهوش اومدم و بدون اینکه از پرستاری یا دکتری بپرسم رفتم جای بخش مراقبت های ویژه پشت شیشه‌ی اتاق نادیا بودن بی وقفه یاد خاطراتمون می افتادم نادیا چرا این کارو کردی و آنان چیکار کنم اگه نباشی پس منم باهات میام بدون تو دیگه اینجا با جهنم برام فرقی نداره
تو حاله خودم بودم که دیدم به بابام و عمو زن عمو هم اومدن.
پ.ن. دخترم ا.ت نادیا چش شده ها چرا اینجوری شد.
ا.ت باید از خودتون بپرسید ها چیکارش کردین چقدر با اعصابش بازی کردین که خودشو جلو روم از ساختمون انداخت پایین ها(با داددددد)

ادامه دارد.....

میدونم پارت مزخرفی بود ولی پارت های بعد جالب میشه
بچه ها شرط پارت بعد
5 لایک
و یک فالو
شب بر همگی خوش 😎😂
پارتی پارتی یه 😂🤣