چند پارتی جین ادامه پارت دو
دراتاق باز کردم و با ات مواجه شدم که خیلی مظلوم و کیوت خواببید و دستش رو شکمش گذاشته سینی رو گذاشتم رو پاتختی کنارش نشستم و چند تار موهایی که از چتری هاش که روی پیشونیش بود رو کنار زدم و پیشونیش رو بوسیدم و شروع کردم به نوازش کردن موهاش که کم کم چشماش رو باز کرد
ویو ات....
با حس چیز نرمی رو پیشونیم و نوازش کردن موهام چشمام باز کردم که دیدم جین نشسته کنارم و با لبخند نگا هم میکنه
_ اه بیدار شدی قشنگم
+ اهوم (خمیازه)
_ خوابالو ی کیوت
+ یا خوب خسته بودم
_ خب اشکالی نداره بیا برات سوپ درست کردم یکم بخور امروز هیچی نخوردی چجوری میخای قرص بخوری هوم ؟
+ تا قاشق و نزدیک دهنم کرد اوق زدم و رفتم تو دسشویی وحموم توی اتاق و بالا اوردم و بعد بیجون امدم بیرون که جین امد سمتم و دستش رو گذاشت روی بازوم و خم شد تو صورتم و نگاهم کرد
_ حالت خوبه عشقم
+ اهوم ( اروم و بیجون )
_ نه اصلا خوب نیستی اخه چرا با بوی هر غذایی حالت بد میشه اینطوری که از پا درمیای
+ اما من حالم خوبه
_ خب بیا بشین تا من به دکتر لی زنگ بزنم ببینم چرا اینطوری میشی
( مکالمه دکتر لی و جین )
_ الو سلام نونا
÷ اوه سلام جین چیشده
_ نونا میخواستم ازت بپرسم که چرا ات هیچی نمیتونه بخوره و با بوی هر غذایی بالا میاره
÷ اه خب حتما ات ویار داره از نوع بدش و این تا ۳ ماهگی یا شاید تا ۴ ماهگی ادامه داشته باشه ولی اگر چیزی هوس کرد بدون معطلی بهش بده بخوره حتی اگه کم خورد
_ اه ممنونم نونا کاری نداری
÷ اوه خواهش میکنم کاری داشتی زنگ بزن
_ حتما خدافظ
÷ خدافظ
+ چیشد ؟
_ گفت که ویار داری از نوع بدش و تا ۳ یا ۴ ماهگیت طول میکشه
+ هوووف
_ خب میخوای بریم صاحل اینطوری اگه تو خونه بمونی که تلف میشی نینی کوچولو مونم یکم ساحل رو ببینه هوم میای
+ اهوم حوصله ام سر رفته
_ پس برو اماده شو منم میرم به بیمارستان زنگ بزنم و بگم امروز نمیام راستی لباس گرم بپوش تو زود سرما میخوری هوا خیلی سرده
+ اکی رفتم یک لباس گرم پوشیدم ( اسلاید دوم )
و موهام رو شونه زدم و یه جفت نیم بوت هم پوشیدم و رفتم بیرون بیش جین اون هم اماده شده بود ( اسلاید سوم )
_ بریم
+ هوم
رفتیم بیرون سوار ماشین شدیم و رفتیم ساحل ( اسلاید چهارم )
غروب بود و خیلی منظره رمانتیکی بود رفتم نشستم روی ماسه ها باد ملایم و خنکی می اومد و موهام و به رقص در می اورد که حلقه ی دست کسی رو دور شکمم حس کردم لبخندی زدم او جین بود و پشت سرم نشسته بود و بغلم کرده بود و گردنم رو بوسید و شکمم و ناز کرد
_ میدونی من چقدر عاشقتم میدونی تو برای من مثل همین خورشید میمونی و زندگیم با تو روشنه
+ میدونی که فیقط تنها دلیل زنده بودنم و نفس کشیدنم فقط تویی دستم رو رو دستش که روی شکمم بود گذاشتم و گفتم
+ مامانی لطفا وقتی که اومدی بابایی و ازم نگیر و بابایی نباش اون عشقه منه فقط
_ اه ات خب من به دخترم اهمیت میدم ولی خب عشق اول و اخرم فقط تویی
+ امیدوارم اینطور باشه که میگی در ضم تو از کجا میدونی که دختره هاااا
_ چون باید دختر باشه که وقتی من از سرکار برمیگردم بیاد استقبالم اون باید دختر باشه
+ چ....چ..چییی..یعنی اگه دختر نباشه نمیخواییش ( با لکنت و ترس)
_ اه این چه حرفیه لاوم چطور میتونم بچه ای که حاصل عشقمونه رو نخام فقط منظورم این بود که اگه دختر باشه بهتره
+ جین خیلی دوست دارم و سرم و به سینش چسبوندم
_ من دوست ندارم من عاشقتم ات و موهاش رو ناز کردم که باد سردی امد و متوجه شدم ات به خودش لرزید کتم رو دراوردم و انداختم رو شونش
+ اه نکن خودت سردت میشه
_ تو برام مهم تر بیب
+ پس بلند شو بریم کم کم داره شب میشه
_ هوم باشه
رفتیم عمارت و جین رفت شام درست کنه منم نشستم پایه تی وی و سریال ویرانگر رو دیدم
+ اه جین بیا پیشم دلم برات شده
_ بیب منکه همینجا پیشتم
+ خب بیا کنارم باش
_ باشه دارم میام زیر غذا رو خاموش کردم و رفتم پیش ات
_ سرم درد میکنه
+ وایی خب سرتو بذار رو پام
_ منم از خدا خاسته سرم و گذاشتم روپاش یعنی الکی گفتم درد دارم
+ شروع کردم به نوازش موهاش
چند مین بعد .....
_ بیب برم میز و بچینم شام بخوریم باشه
+ باش
رفتیم شام خوردیم اما من فقط یک نصف قاشق بیشتر نتونستم بخورم هووف
برش زمانی به اخر شب ....
_ بیب بریم بخوابیم
+ هوم عشقم بریم
رفتیم روتخت دراز کشیدیم و جین کشیدم تو بغلش و سرم رو گذاشت رو سینش و نوازشم کرد منم بغلش کردم و کم کم خوابمون برد .......
ببشید کمه فردا بیشتر میزارم لایک فراموش نشه
ویو ات....
با حس چیز نرمی رو پیشونیم و نوازش کردن موهام چشمام باز کردم که دیدم جین نشسته کنارم و با لبخند نگا هم میکنه
_ اه بیدار شدی قشنگم
+ اهوم (خمیازه)
_ خوابالو ی کیوت
+ یا خوب خسته بودم
_ خب اشکالی نداره بیا برات سوپ درست کردم یکم بخور امروز هیچی نخوردی چجوری میخای قرص بخوری هوم ؟
+ تا قاشق و نزدیک دهنم کرد اوق زدم و رفتم تو دسشویی وحموم توی اتاق و بالا اوردم و بعد بیجون امدم بیرون که جین امد سمتم و دستش رو گذاشت روی بازوم و خم شد تو صورتم و نگاهم کرد
_ حالت خوبه عشقم
+ اهوم ( اروم و بیجون )
_ نه اصلا خوب نیستی اخه چرا با بوی هر غذایی حالت بد میشه اینطوری که از پا درمیای
+ اما من حالم خوبه
_ خب بیا بشین تا من به دکتر لی زنگ بزنم ببینم چرا اینطوری میشی
( مکالمه دکتر لی و جین )
_ الو سلام نونا
÷ اوه سلام جین چیشده
_ نونا میخواستم ازت بپرسم که چرا ات هیچی نمیتونه بخوره و با بوی هر غذایی بالا میاره
÷ اه خب حتما ات ویار داره از نوع بدش و این تا ۳ ماهگی یا شاید تا ۴ ماهگی ادامه داشته باشه ولی اگر چیزی هوس کرد بدون معطلی بهش بده بخوره حتی اگه کم خورد
_ اه ممنونم نونا کاری نداری
÷ اوه خواهش میکنم کاری داشتی زنگ بزن
_ حتما خدافظ
÷ خدافظ
+ چیشد ؟
_ گفت که ویار داری از نوع بدش و تا ۳ یا ۴ ماهگیت طول میکشه
+ هوووف
_ خب میخوای بریم صاحل اینطوری اگه تو خونه بمونی که تلف میشی نینی کوچولو مونم یکم ساحل رو ببینه هوم میای
+ اهوم حوصله ام سر رفته
_ پس برو اماده شو منم میرم به بیمارستان زنگ بزنم و بگم امروز نمیام راستی لباس گرم بپوش تو زود سرما میخوری هوا خیلی سرده
+ اکی رفتم یک لباس گرم پوشیدم ( اسلاید دوم )
و موهام رو شونه زدم و یه جفت نیم بوت هم پوشیدم و رفتم بیرون بیش جین اون هم اماده شده بود ( اسلاید سوم )
_ بریم
+ هوم
رفتیم بیرون سوار ماشین شدیم و رفتیم ساحل ( اسلاید چهارم )
غروب بود و خیلی منظره رمانتیکی بود رفتم نشستم روی ماسه ها باد ملایم و خنکی می اومد و موهام و به رقص در می اورد که حلقه ی دست کسی رو دور شکمم حس کردم لبخندی زدم او جین بود و پشت سرم نشسته بود و بغلم کرده بود و گردنم رو بوسید و شکمم و ناز کرد
_ میدونی من چقدر عاشقتم میدونی تو برای من مثل همین خورشید میمونی و زندگیم با تو روشنه
+ میدونی که فیقط تنها دلیل زنده بودنم و نفس کشیدنم فقط تویی دستم رو رو دستش که روی شکمم بود گذاشتم و گفتم
+ مامانی لطفا وقتی که اومدی بابایی و ازم نگیر و بابایی نباش اون عشقه منه فقط
_ اه ات خب من به دخترم اهمیت میدم ولی خب عشق اول و اخرم فقط تویی
+ امیدوارم اینطور باشه که میگی در ضم تو از کجا میدونی که دختره هاااا
_ چون باید دختر باشه که وقتی من از سرکار برمیگردم بیاد استقبالم اون باید دختر باشه
+ چ....چ..چییی..یعنی اگه دختر نباشه نمیخواییش ( با لکنت و ترس)
_ اه این چه حرفیه لاوم چطور میتونم بچه ای که حاصل عشقمونه رو نخام فقط منظورم این بود که اگه دختر باشه بهتره
+ جین خیلی دوست دارم و سرم و به سینش چسبوندم
_ من دوست ندارم من عاشقتم ات و موهاش رو ناز کردم که باد سردی امد و متوجه شدم ات به خودش لرزید کتم رو دراوردم و انداختم رو شونش
+ اه نکن خودت سردت میشه
_ تو برام مهم تر بیب
+ پس بلند شو بریم کم کم داره شب میشه
_ هوم باشه
رفتیم عمارت و جین رفت شام درست کنه منم نشستم پایه تی وی و سریال ویرانگر رو دیدم
+ اه جین بیا پیشم دلم برات شده
_ بیب منکه همینجا پیشتم
+ خب بیا کنارم باش
_ باشه دارم میام زیر غذا رو خاموش کردم و رفتم پیش ات
_ سرم درد میکنه
+ وایی خب سرتو بذار رو پام
_ منم از خدا خاسته سرم و گذاشتم روپاش یعنی الکی گفتم درد دارم
+ شروع کردم به نوازش موهاش
چند مین بعد .....
_ بیب برم میز و بچینم شام بخوریم باشه
+ باش
رفتیم شام خوردیم اما من فقط یک نصف قاشق بیشتر نتونستم بخورم هووف
برش زمانی به اخر شب ....
_ بیب بریم بخوابیم
+ هوم عشقم بریم
رفتیم روتخت دراز کشیدیم و جین کشیدم تو بغلش و سرم رو گذاشت رو سینش و نوازشم کرد منم بغلش کردم و کم کم خوابمون برد .......
ببشید کمه فردا بیشتر میزارم لایک فراموش نشه
۱۱.۷k
۰۸ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.