زیبا جانم
زیبا جانم
جهانم را زیبا کرده ای
با حلول حضورت
از وقتی ماه چشمانت
در آسمان دیدگانم می درخشد
تاریکی برایم بی معناست
و چون شانه به شانه ات
در خیابان منتهی به بهار
گام بر می دارم
حال دلم خوشایند و زیباست
تو کیستی
که اینچنین به دوست داشتنت
گرفتارم
دلم می خواهد تمام رازهای دلم را
با تو بگویم
تو را بی بهانه در آغوش بفشارم
دلم می خواهد
تمام دوست داشتنم را
درون قلبت جا بگذارم
تو کیستی
اهل کدامین جای جهانی
از کدامین تبار و قبیله ای
که اینچنین دوستت دارم
جهانم را زیبا کرده ای
با حلول حضورت
از وقتی ماه چشمانت
در آسمان دیدگانم می درخشد
تاریکی برایم بی معناست
و چون شانه به شانه ات
در خیابان منتهی به بهار
گام بر می دارم
حال دلم خوشایند و زیباست
تو کیستی
که اینچنین به دوست داشتنت
گرفتارم
دلم می خواهد تمام رازهای دلم را
با تو بگویم
تو را بی بهانه در آغوش بفشارم
دلم می خواهد
تمام دوست داشتنم را
درون قلبت جا بگذارم
تو کیستی
اهل کدامین جای جهانی
از کدامین تبار و قبیله ای
که اینچنین دوستت دارم
۲۰.۰k
۰۳ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.