فیک کوک ♡رز های خونین♡ پارت ۳۶
ویو کوک
از اتاق رف بیرون...میترسم بلایی سرش بیاد....اما اون مواظب خودشه...همونجوری که تونست حساب هایونو برسه...هیچکس حریف اون نبود
تهیونگ:هعی خدایا مردیم از سینگلی...من دوز دختر میخواام
بکیون:خوبه کههه...مجبور نیستی به یه ادم رو مخ هی صب بخیر شب بخیر بگی:/
ته: اهاع😐
کوک:من دارم از نگرانی میمرم اینا دارن دنبال دوس دختر میگردن
تهیونگ:رل دار بدبخت
بکیون:به اون که رل دار نمیگن اخه🤦🏼♀️🤌🏿
ته:پ چی میگن
بکیون:ای دونت نو ولی میدونم هرچی هس اسمش رل دار نیس😂
کوک:منو کی مرخص میکنن از این گور درام!
ته:فعلا که باید رو ویلچر اینور اونورت کنیم:/
خواستم یکم کرم بریزم
کوک:عشقم خودش منو میبره لازم به منت شما نیس
بکیون:هبدعبوادولوناو عووووققق چندششششششش
ته ادای عر زدن را در می اورد سپس: من دوس دختر میخواام خدایاا عرر عررر
کوک:هعی...عشقم کجا موندددد
تهیونگ بیشتر عر میزند....
کوک:عی مرضضضض...خودم برات یه کیس مناسب پیدا میکنم نترس:/
بکیون:اها اصا یه کاری...ده تا دسته گل بخر برو از پذیرش بپرس بیمارای خانم بین ۲۰ تا ۲۵ سال کیان دسته گلارو ببر براشون به امید اینکه یکیشون که از تو بدبخت و چلغوز تره بیاد زنت بشه
ته:خودت چلغوزی خرههههه
کوک:اخی...یاد بچه گیامون افتادم همینجوری تو سر و کله ی هم میزدین
ته:بخدا اسلحه دارمااا
بکیون:منم دارمممم خووو
نفسی از سر کلافگی دادم بیرون و چشمامو بستم و پتو رو کشیدم رو سرم و داد زدم:نمیخواین بس کنییین....برین ببینین لیونسو کجا رففف
که صدای در زدن یکی که انگار جن زده بود اومد........
شرط ۳۰ لایک ۴۰ کامنت
#فیک #کوک #ارمی #رمان #فیک_کوک #fake #kook #fake_kook #bts #army
از اتاق رف بیرون...میترسم بلایی سرش بیاد....اما اون مواظب خودشه...همونجوری که تونست حساب هایونو برسه...هیچکس حریف اون نبود
تهیونگ:هعی خدایا مردیم از سینگلی...من دوز دختر میخواام
بکیون:خوبه کههه...مجبور نیستی به یه ادم رو مخ هی صب بخیر شب بخیر بگی:/
ته: اهاع😐
کوک:من دارم از نگرانی میمرم اینا دارن دنبال دوس دختر میگردن
تهیونگ:رل دار بدبخت
بکیون:به اون که رل دار نمیگن اخه🤦🏼♀️🤌🏿
ته:پ چی میگن
بکیون:ای دونت نو ولی میدونم هرچی هس اسمش رل دار نیس😂
کوک:منو کی مرخص میکنن از این گور درام!
ته:فعلا که باید رو ویلچر اینور اونورت کنیم:/
خواستم یکم کرم بریزم
کوک:عشقم خودش منو میبره لازم به منت شما نیس
بکیون:هبدعبوادولوناو عووووققق چندششششششش
ته ادای عر زدن را در می اورد سپس: من دوس دختر میخواام خدایاا عرر عررر
کوک:هعی...عشقم کجا موندددد
تهیونگ بیشتر عر میزند....
کوک:عی مرضضضض...خودم برات یه کیس مناسب پیدا میکنم نترس:/
بکیون:اها اصا یه کاری...ده تا دسته گل بخر برو از پذیرش بپرس بیمارای خانم بین ۲۰ تا ۲۵ سال کیان دسته گلارو ببر براشون به امید اینکه یکیشون که از تو بدبخت و چلغوز تره بیاد زنت بشه
ته:خودت چلغوزی خرههههه
کوک:اخی...یاد بچه گیامون افتادم همینجوری تو سر و کله ی هم میزدین
ته:بخدا اسلحه دارمااا
بکیون:منم دارمممم خووو
نفسی از سر کلافگی دادم بیرون و چشمامو بستم و پتو رو کشیدم رو سرم و داد زدم:نمیخواین بس کنییین....برین ببینین لیونسو کجا رففف
که صدای در زدن یکی که انگار جن زده بود اومد........
شرط ۳۰ لایک ۴۰ کامنت
#فیک #کوک #ارمی #رمان #فیک_کوک #fake #kook #fake_kook #bts #army
۱۹.۷k
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.