وقتی هر سه تاشون عاشقت شدن f2p3

*از پله ها داشتن میرفتن پایین که ا/ت غش کرد افتاد بغل جین که تهیونگ بلند داد زد...

ته:اااااا/تتتتتتتتت
جیمین:چیشد؟ا/تتتتتتتتت
جین:ا/ت خوبی؟ا.ت چیشد
کوک:بدویید ببریمش بیمارستان سریع

*ا/ت رو بردن بیمارستان که بیهوش بود و دکترش داشت با جیمین.ته.کوک.جین حرف میزد

جین:چه اتفاقی برای ا/ت افتاده؟
د/ا:بخاطذ اینکه نفس کم اورده و خستگی زیاد غش کرده چیز مهمی نیست(گشادیم میاد بزارم دکتر ا/ت پس میزارم د/ا)
جیمین:یعنی چی مهم نیست غش کرده
د/ت:شما هم در طول کنسرت هاتون حالتون بد میشه و این نرماله
کوک:درسته نرماله ولی ا/ت هنوز بهوش نیومده
ته:برید ی چکش کنید اگه زحمتتون نمیشه

*دکتر رفت پیش ا/ت و سرمش داشت کم کم تموم میشد

د/ا:سرمش که تموم شه بهوش میاد میتونید ببرینش
جین:ممنون
د/ا:خدا سلامتی بده

*دکتر از پیششون رفت و سرم ا/ت تموم شد پرستار اومد و ا/ت بهوش اومد کارای مرخصیشو انجام دادن و رفتن خونه
جیمین:ا/ت خوبی دیگه
ا/ت:خوبم
ته:مطمئنی اخه رنگت پریده
ا/ت:من عالیم رنگمم طبیعیه
کوک:نوچ تو داری دروغ میگی
ا/ت:وایی پسرا مگه اولین بارمه که حالم بد میشه تازه خوبه که بعد از تموم شدن کنسرت حالم بد شد الانم خوبم
جیمین:اها کنسرت*ناراحت شد
*ته.جیمین.کوک ناراحت بودن و نگران چون قرار بود حسشونو نسبت به ا/ت اعتراف کنن
ا/ت:وا پسرا چیشد
ته:هیچی من یکم خستم میرم بخوابم
ا/ت:باشه بو
کوک:من میرم شیر موز بخورم
ا/ت:جرر باشه برو
*ته و کوک رفتن
جیمین:......
ا/ت:تو نمیخوای جایی بری؟
جیمین:نوچ
ا/ت:اها
جیمین:ا/ت
ا/ت:بله؟
جیمین:میخواستم ی چیزی بهت بگم
ا/ت:چی؟
جیمین:............

لایک:25

بهتره زود تر شرطارو برسونید از این پارت به بعد اتفاقا برگ ریزونه